نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 6 صفحه : 356
و از اشعار او است:
اين هفت توى گنبد و اين ششدرىسرا
از شيب و از فراز فروديدم و فرا
در ذرّهذرّه، صنعت صانع از آن پديد
در پايهپايه، حكمت خالق از اين بپا
موجى ز بحر جودش، صد بحر پرگهر
تابى ز مهر رويش، صد مهر پرضيا
تا در مدح حضرت رسالت ص گويد:
ما را بدو است فخر و خود از غير او است ننگ
دارد اگرچه ننگ ز ما فخر انبيا
سلطان ملك كثرت و وحدت كه ميسزد
خاك درش بديده اقطاب توتيا
توحيد بعرف زاهد ظاهربين
تصديق يگانگى است اندر ره دين
توحيد بعرف عارف آن استكه او
جز حق دگرى نبيند از روى يقين
وفات هدايت در سال هزار و دويست و هشتاد و هفتم يا هشتم هجرى قمرى واقع شد و بملاحظه تاريخ مذكور فوق تأليف مجمع الفصحا در وفاتش هم تاريخ دويمى مذكور را كه از منتظم ناصرى نيز نقل شده تأييد مينمايد.
- حايرى، اديب شاعر ماهر از شعراى قرن سيزدهم عرب ميباشد كه به هرّ (با كسر و تشديد) معروف، خانوادهاش نيز در كربلا تا حال به آل هرّ مشهور، با صاحب جواهر و شيخ مرتضى انصارى و نظائر
[1]- هذلى- در اصطلاح رجالى لقب اسامة بن عمير، جارود بن ابى سبرة، حمزة بن ربعى و بعضى ديگر ميباشد و منسوب به قبيلهايست از عرب كه به هذيل بن مدركة بن الياس بن مضر قريشى منسوب و خانواده او هستند كه بنى هذيل گويند و در نسبت بآن هذلى و هذيلى (ضم اول و فتح ثانى) هردو مستعمل است.
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 6 صفحه : 356