responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 4  صفحه : 441

درّ منثور زينب فوازه و تذكرة الخواتين و مآثر و آثار و منابع ديگر ميداريم.

قرشى‌[1]

قرشى اسمعيل بن عمر

- در باب كنى بعنوان ابن كثير خواهد آمد.

قرشى خواجه ايوب- لاهورى‌

، از عرفاى قرن دوازدهم هجرت ميباشد كه با زهد و ورع و تقوى، جامع كمالات شريعت و كاشف اسرار حقيقت بوده و كراماتى بدو منسوب است. از تأليفات او شرح مثنوى رومى و مخزن عشق بوده و شرح مثنوى او معروف به شرح ايوب ميباشد و خودش گويد در شرح كردن مثنوى با شوق تمامى كه داشتم باز هم بجهت قدرت فهم مطالب آن متردّد بودم بالاخرة بخود آن كتاب تفأل كردم و بدين شعر تصادف نمودم پس با دل قوى بمرام آغاز كردم:

اى ضياء الحق حسام الدين بيا

وى مقال روح سلطان هدا

مثنوى را شرح مشروحى بده‌

صورت امثال او را روح ده‌

وفات خواجه ايّوب بسال هزار و صد و پنجاه و پنجم هجرت در لاهور واقع شد و جمله:

مهتاب بهشت- 1155 مادّه تاريخ او است. (ص 370 ج 2 خه)


[1]- قرشى- بضم اول و فتح ثانى منسوب است بقريش (بر وزن كميل) و آن اشرف و افضل و بزرگترين قبائل عرب و اولاد نضر بن كنانة بن خزيمة بن مدركة بن الياس بن مضر و مورد تجليلات ديگر قبائل بوده و بهمه‌شان رياست داشته و وجود مقدس حضرت رسالت ص نيز از همين قبيله بوده است. من باب تأكيد المدح بما يشبه الذم فرمايد: انا افصح من نطق بالضّاد يا افصح العرب بيد انّى من قريش. بزعم بعضى، قريش اولاد فهر بن مالك بن نضر بوده و هركه از ايشان نباشد قرشى نگويند و بهرحال هريك از افراد اين قبيله را بجهت انتساب آن قرشى گفته و در مقام نسبت حرف سيم آن را حذف نمايند بلى گاهى باقتضاى ضرورت شعر حذف نكرده و قريشى گويند بلكه گاهى در غير شعر هم قريشى اطلاق ميكنند. تحقيق زايد را از وجه تسميه قريش و نضر يا فهر بودن پدر اين قبيله و شعبات متفرقه و ديگر مباحث راجع بهمين موضوع را موكول بكتب مربوطه ميداريم. لفظ قرشى در اصطلاح رجالى، عبارت از احمد بن حسن بن سعيد، احمد بن حسين، احمد بن محمد بن حسن و جماعت بسيار ديگر است.

نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 4  صفحه : 441
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست