responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 3  صفحه : 89

كذا زفر و الشافعى و مالك‌

و ما اختلفوا فيه بكل جواب‌

و احمد مع داود مع اهل شيعة

حباهم اله الناس كل ثواب‌

بسال هفتصد و بيست و يكم هجرى قمرى (ذكا) در ماردين درگذشت.

(كف و غيره)

سنجانى مولانا قاضى سنجانى‌

- از مشاهير شعراى ايران و از احفاد شاه سنجان شاعر ايرانى بود، بنوشته قاموس الاعلام منظومه‌اى موسوم به مخزن الاسرار دارد كه بنام امير عليشير نوائى نظمش كرده است، غزليّات و مثنويّات ديگرى نيز دارد، در نود سالگى بناى عشق‌بازى گذاشت و در سال نهصد و چهل و يكم هجرى قمرى درگذشته و از اشعار او است:

چو لاله با دل پرداغ حسرت، زين چمن رفتم‌

تو اى شاخ گل رعنا بمان باقى، كه من رفتم‌

در سفينة الشعراء گويد كه منظومه قاضى سنجان موسوم به منظر الابصار است كه آنرا در استقبال مخزن الاسرار نظامى گفته است. وى با دقّت ذهن و ذكاوت معروف بود، اتفاقا در نود سالگى معاشقه دامنگير او شد و خود را ملعبه جوانان كرد. روزى جوانى از راه مطايبه از وى پرسيد كه گوينده اين شعر كيست؟

اى پير گشته بهر جوانان ز ره مرو

ريش سفيد در پى زلف سيه مرو

قاضى دردم همين شعر را فروخواند:

پيرانه سر كشيدم سر در ره سگانت‌

موى سفيد كردم جاروى آستانت‌

و گفت گوينده آن شعر همانا گوينده اين شعر است. در كشف الظنون نيز گويد كه منظر الابصار (منظر الابرار) منظومه پارسى قاضى سنجان است و ظاهر اين كلام آنكه، سنجان، نام صاحب ترجمه است ولى ظاهر كلام قاموس الاعلام آنكه او را سنجانى گفتن بجهت انتساب جدّش سنجان نام شاعر است. (كف و 303 سفينه و 2654 ج 4 س)

سنجرى ابو الفرج‌

- از مشاهير شعراى ايرانى ميباشد كه استاد حكيم عنصرى، از اهالى سيستان و مدّاح ابو على از آل سيمجور است كه از طرف آل سامان حكمران خراسان بوده‌اند. در آن اثنا سلطان محمود غزنوى را هجو گفت تا

نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 3  صفحه : 89
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست