نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 3 صفحه : 270
شهده زينب دختر احمد
- مفرج ابيوردى خراسانى، زنى بوده داراى كمالات گوناگون، بالخصوص در حسن خط گوى سبقت از ديگران ربوده و معلّمه ياقوت مستعصمى آتى الترجمة بود. در فصاحت و حلاوت بيان و حاضرجوابى نيز مقامى بلند داشت، قطعات و مرقّعات نيكو مينگاشته و در سال پانصد و هفتاد و چهارم هجرت در هشتاد سالگى درگذشت. (ص 158 پيدايش خط و خطاطان)
- اربلىّ المولد، بغدادى المنشأ، موصلىّ المدفن، مرتضى اللّقب، ابو محمد الكنية، از مشاهير فقها و ادبا و شعرا ميباشد كه در بغداد تحصيل مراتب علميّه نمود، در فقه و حديث بصير، بسيار مليح الوعظ و مدتى متصدى قضاوت موصل بود و از اشعار او است:
فعاودت قلبى اسئل الصبر وقفة
عليها فلا قلبى وجدت و لا صبرى
و غابت شموس الفضل عنى و اظلمت
مسالكه حتى تحيرت فى امرى
قصيده لاميه او كه به قصيده موصليه شهرت دارد معروف بوده و از طرائف قصائدى است كه در عرفان و تصوّف گفته شده و مطلع آن اين است:
لمعت نارهم و قد عسعس اللي
ل و مل الحادى و حار الدليل
فتأملتها و فكرى من البين
عليل و لحظ عينى كليل
تمامى اين قصيده چهل و چهار بيت ميباشد كه در وفيات الاعيان بالتمام ثبت شده و در اينجا محض رعايت اختصار بهمين دو بيت مطلعى آن اكتفا ميشود. وفات او در سال پانصد و يازدهم يا بيست و يكم هجرت در موصل واقع گرديد. مخفى نماند كه قاسم بن مظفر
[1]- شهرزور- بر وزن عنكبوت، بنوشته مراصد ناحيهايست وسيع در جبال، مابين اربل و همدان كه مردمان آن تماما اكرادند. ابن خلكان گويد شهرزور شهرى است بزرگ از مضافات اربل بناكرده زور بن ضحاك كه اسكندر ذو القرنين در مراجعت از بلاد مشرقزمين در آنجا وفات يافت، بنوشته بعضى از مورخين وفات ذو القرنين در مداين كسرى واقع و جنازهاش باسكندريه نقل شد، بهرحال بعضى از منسوبين شهرزور را بعنوان (شهرزورى) تذكر ميدهد.
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 3 صفحه : 270