نحوى لغوى ملقب به اخفش اول، در اصل شامى بوده و در عراق فنون ادبيه را آموخته است. نسبت بخانواده جليله طهارت محبت مفرط داشته و در شماره شعراى اهل بيت معدود و اشعار بسيارى درباره ايشان گفته و از آن جمله است:
و كتاب غريب الموطأ از تأليفات وى ميباشد و وفاتش پيش از سال دويست و پنجاهم هجرت (250 ه) بوده است. (ص 54 ت و 77 ج 4 جم)
اخفش احمد بن محمد-
موصلى، شافعى فقيه نحوى، مكنى به ابو العباس، استاد ابن جنى معروف متوفى بسال 392 ه بوده و كتابى در تعليل قرائات سبعه تأليف داده و سال وفاتش مضبوط نيست لكن از رجال سده چهارم است.
(ص 55 ت)
اخفش اصغر اخفش اكبر اخفش اوسط
اولى اخفش على بن سليمان و سليمان بن على و دويمى اخفش عبد الحميد و سومى اخفش سعيد است كه در زير بهمين عناوين مذكور هستند و چنانچه اشاره خواهيم كرد در بدايت حال اين سومى را نيز اخفش اصغر مىگفتهاند.
[1]- اخفش- در اصل كسى را گويند كه هردو چشمش كوچكتر بوده و ضعف باصره داشته باشد و در اصطلاح علماى ادب موافق آنچه در روضات الجنات از بغية الوعاة سيوطى نقل كرده يازده تن از نحويين ملقب بهمين لقب ميباشد كه اشهر ايشان سه تن بوده و بقيد اكبر و اصغر و اوسط از همديگر امتياز يابند چنانچه مذكور خواهند شد و ما هم اخفش گفتن سليمان بن على را كه غير از اخافشه يازده گانه بغية الوعاة است بعد از استخراج از كلمات خود او بدانها افزوده و هريك از اخفشهاى دوازدهگانه را بترتيب حروف اسامىشان ثبت اوراق مينمائيم.
[2]- مهتونه- باغى است كه بارانش يك ساعت آمده پس منقطع شده و باز برگردد كه سراپا طراوت ميباشد.
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 1 صفحه : 89