responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 1  صفحه : 417

غزليّات او است:

بتى كز گل بود آزار پا در گشت بستانش‌

چه رو در ديده جويم باوجود خار مژگانش‌

و نيز از او است:

سرو قدت جلوه كرد قدر صنوبر شكست‌

لعل لبت خنده زد قيمت گوهر شكست‌

هندوى دربان او چوب سياست بقهر

از كف خاقان كشيد بر سر قيصر شكست‌

جلاير، در سال نهصد و بيست و پنجم (925 ه ق) درگذشت.

در توضيح معنى طفيلى (كه مهمان ناخوانده را گويند) مى‌نگارد: ميدانى در مجمع الامثال در تحت عنوان اوغل من طفيل گويد كه طفيلى بزعم اصمعى، كسى است كه بى‌دعوت وارد مجلس قوم گردد، از طفل (بر وزن سخن) اشتقاق يافته كه آمدن ظلمت شب را اطلاق ميكنند و يا موافق قول ابو عمر و طفل (بر وزن عمل) خود ظلمت را گويند:

از ابو عبيده نقل كرده است كه طفيل نام مردى بوده از كوفه كه پسر دلان از نژاد بنى عبد اللّه بن غطفان بود، بحكم عادت در مهمانى‌ها و مجالس وليمه بدون دعوت حاضر ميشد و بهمين جهت به طفيل الاعراس و طفيل العرائس شهرت داشت، از آن‌رو كه پايه‌گذار اين عمل و نخستين كسى بوده است كه اين كار پست ناخوانده رفتن از وى سر ميزده ضرب المثل شد و اوغل من طفيل از امثال دائره گرديد و هركس را كه اين‌چنين بود بجهت انتساب بوى طفيلى گفتند. مخفى نماند كه اعراب باديه‌نشين، مهمان ناخوانده حاضر مجلس طعام را وارش و حاضر مجلس شراب را واغل نامند و اهالى شهر، اوّلى را نيز واغل گويند و مثل مذكور نيز از همين كلمه واغل مأخوذ گرديده چنانكه شاعر گويد:

اوغل فى التطفيل من ذباب‌

على طعام و على شراب‌

لو ابصر الرغفان فى السحاب‌

لطار فى الجوبلا حجاب‌

در اقيانوس گويد: پدر طفيل مذكور زلال بوده و ديگرانرا نيز بجهت انتساب او طفيلى گفتن اصطلاح مخصوص اهل عراق است و در زبان عربى شخص همچنانى را وارش و واغل گويند.

(ص 264 سفينه و 1828 ج 3 و 3015 ج 4 س و 701 مجمع الامثال)

جلدكى ايدمر بن عبد اللّه-

يا ايدمر بن علىّ بن ايدمر جلدكى مصرى، (يا نام و نسب و لقب او عزّ الدين، على بن ايدمر بن على بن‌

نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 1  صفحه : 417
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست