responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 1  صفحه : 237

الا يا باد، روح‌افزا و مهرانگيز و مشك‌افشان‌

خبر ده كان نگار ما ز حال ما خبر دارد

بخارائى از معاصرين رشيد وطواط، اديب صابر، حكيم سنائى، عثمان مختارى، امير معزّى بود، ديوان شعرى هفت هزار بيتى داشته و در سال پانصد و چهل و دو از هجرت (542 ه قمرى) درگذشت. پسرش حميد نيز شاعر بود و اين دو بيت را در هجو سوزنى كه معاصرش بوده گويد:

دوش در خواب ديدم آدم را

دست حوّا گرفته اندر دست‌

گفتمش سوزنى نبيره تست‌

گفت حوّا بسه طلاق ار هست‌

(ص 36 سفينه و 345 ج 1 مع و 3222 ج 5 س)

بخارى احمد امير بخارى-

از اكابر مشايخ نقشبنديّه است كه املاك و عيال و اولاد خود را كه در بخارا داشته ترك گفت، براى ديدار شيخ الهى بروم رحلت نمود، ديرگاهى در قصبه سماوه بارشاد عباد آغاز كرد، در آن اثنا بزيارت بيت اللّه مشرّف شد، پس از ايفاى وظائف حجّ باستانبول عودت نمود و در جوار جامع فاتح، بارشاد مردم اشتغال يافت تا در سال نهصد و نود و دو از هجرت، در هفتاد و سه سالگى درگذشت و در همانجا مدفون گرديد. (ص 98 ج 1 فع و 1041 ج 2 س)

بخارى حسن بن نوح-

در باب كنى، بعنوان ابو منصور بخارى خواهد آمد.

بخارى محمد بن احمد حسينى نابلسى-

مورّخ اخبارى، كه لقب صفى الدين داشته و از اكابر علم حديث و در اصل از اهل بخارا بود، سپس به بيت المقدّس رفته در آنجا اقامت نمود، از مشايخ بسيارى در مصر و شام و حجاز و بخارا و يمن اخذ مراتب علميّه كرد تا آنكه در معرفت حديث و رجال سند آن، وحيد عصر و مرجع استفاده افاضل زمان خود شد، كتاب القول الجلى فى ترجمة ابن تيمية الحنبلى از او است و در سال هزار و دويست تمام از هجرت (1200 ه قمرى) درگذشت. (ص 537 مط)

بخارى محمد بن اسمعيل-

بن ابراهيم بن مغيرة بن احنف جعفى حافظ كه كنيه‌اش ابو عبد اللّه، شهرتش بخارى و امام بخارى است. از قدماى‌

نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 1  صفحه : 237
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست