نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 1 صفحه : 180
تخلّص تكليفش كرد لكن او نپذيرفت و از اينرو ميرزا بايسنقر از وى رنجيده خاطر گرديد. اين قطعه را به اميرشاهى منسوب دارند. در موقعى كه او را در مجلس يكى از پادشاهان در جائى پائينتر از ديگران نشاندهاند گفته است:
شاها مدار چرخ فلك در هزار سال
چون من يگانهاى ننمايد بصد هنر
گر زيردست هركس و ناكس نشانيم
اينجا لطيفهايست بدانم من اينقدر
بحرى است مجلس تو و در بحر بىخلاف
لؤلؤ بزير باشد و خاشاك بر زبر
در سال هشتصد و پنجاه و هفت از هجرت (857 ه قمرى) در استرآباد در زياده از هفتاد سالگى درگذشت، جنازهاش به سبزوار نقل شد و در خانقاهى كه اجدادش در بيرون آن شهر ساختهاند مدفون گرديد. (ص 251 لس و 209 سفينه)
امير الشعرا رضا قلى خان-
بعنوان هدايت خواهد آمد.
امير صدر الدين سيد محمد بن ابراهيم-
بعنوان صدر الدّين دشتگى مينگاريم.
امير عليشير
بعنوان نوائى جغتايى مذكور خواهد شد.
امير غياث الدينمنصور بن امير صدر الدين-
در تحت عنوان غياث الدّين منصور ميآيد.
امير قطب الدين ابو منصور مظفر-
بعنوان عبادى مذكور خواهد شد.
امير القلوب ابن البغوى احمد بن محمد-
بهمين عنوان نگارش خواهد يافت.
امير كبير محمد بن محمد بن احمد-
سيناوى مالكى ازهرى، مشهور به اميركبير، در اندلس از اكابر علماى مالكيّه بود كه در شهر سينو از نواحى اسيوط اندلس زائيده شد، در نه سالگى با پدر و مادرش بقاهره رفت و در تحصيل علم كوشش بسيار داشت تا آنكه حاضر درس اكابر وقت خود گرديد، در حيات مشايخ خود تدريس كرد، مورد نظر سلاطين وقت خود شد، آوازه علم و فضل وى در آفاق منتشر گرديد و در سال هزار و دويست و سى و دو از هجرت (1232 ه ق) در قاهره بسنّ
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 1 صفحه : 180