نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 1 صفحه : 153
و فضلنى فى الشعر و اللب اننى
اقول على علم و اعرف من اعنى
فاصبحت اذ فضلت مروان و ابنه
على الناس قد فضلت خيراب و ابن
در سال هشتاد و پنجم هجرت (85 ه) درگذشت. (ص 269 ج 1 ع)
اعشى قيس ميمون بن قيس بن جندل-
اسدى يمامى، معروف به اعشى اكبر، مكنّى به ابو بصير، از مشاهير شعراى زمان جاهليت كه در اطّلاع از فنون شعريّه بر ديگران فضيلت داشته و يكى از اصحاب معلّقات عشره ميباشد كه بطور خلاصه گوشزد نموديم و قصيده لاميّهاش هم يكى از معلّقات ميباشد و مطلع آن اين است:
و دع هريرة ان الركب مرتحل
و هل تطيق و داعا ايها الرحل
ديوان اعشى در مصر چاپ شده و در خطبه شقشقيّه از نهج البلاغة هم بدين شعر اعشى تمثّل فرموده است:
شتان ما يومى على كورها
و يوم حيان اخى جابر
از يونس نحوى پرسيدند كه شاعرترين مردم كيست؟ گفت كسى را معيّن نميكنم، همينقدر مىگويم كه امرؤالقيس در سوارگى، نابغه در تهديد، زهير در ترغيب، اعشى در طرب.
عرب با اشعار اعشى سرود ميخواندند و او را صنّاجة العرب مىگفتند، اعشى در حيره ساكن بوده و بانصارى مراوده داشت و از ايشان شراب مىخريد، چون خبر دعوت حضرت رسالت را شنيد، قصيدهاى گفته و به مكّه آمد كه بعرض آن حضرت برساند، مشركين باخبر گشته و مانع گرديدند او هم باز برگشت. (ص 47 عم و اطلاعات متفرقه)
اعلام الدين
در بعضى از آثار دينيّه عبارت از محمد بن مسلم و زارة و يزيد بن معاويه و ليث بن بخترى است كه در تحت عنوان ابو بصير ليث خواهد آمد.
اعلم ابراهيم بن قاسم-
بطليوسى نحوى، اديب شاعر، مكنّى به ابو اسحق، منسوب به شهر بطليوس از بلاد جزيره اندلس، نحو را از هذيل اخذ نمود و دو كتاب تاريخ بطليموس و جمع بين الصحاح جوهرى را تأليف داد و در سال ششصد و چهل و دو يا شش از هجرت (642 يا 646 ه قمرى) درگذشت:
(ص 48 ت)
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 1 صفحه : 153