حضرت امام خميني، پرچمدار و احياگر دين حداکثري، در اين باره ميفرمايد:
اسلام و حکومت اسلامي پديدهي الهي است که با به کار بستن آن
سعادت فرزندان خود را در دنيا و آخرت به بالاترين وجه تامين مي کند و قدرت
آن را دارد که قلم سرخ بر ستمگريها، چپاول گريها و فساد و تجاوزها بکشد و
انسان را به کمال مطلوب برساند. مکتبي است که، بر خلاف مکتبهاي غير
توحيدي، در تمام شئون فردي و اجتماعي و مادي و معنوي و فرهنگي و سياسي و
نظامي و اقتصادي دخالت و [بر آنها] نظارت دارد و از هيچ نکته، ولو بسيار
ناچيز، که در تربيت انسان و جامعه و پيشرفت مادي و معنوي نقش دارد،
فروگذار نکرده است. موانع و مشکلات سر راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد
نموده و به رفع آنها کوشيده است.[1]
اسلام همه چيز است. يکي از بدترين چيزي [چيزهايي] که اجانب در بين
مردم و در بين خود ما القا کردند اين است که اسلام براي اين است که ما همان
عبادت بکنيم؛ مثل مذهب حضرت مسيح (ع)..؛ اسلام را به صورت ديگر نشان
دادند؛ و اين از کينههايي [است] که با نقشهها پياده شد و ما خودمان هم
باور کرديم.. آخوند را به سياست چه؟ اين حرف، حرف استعمار است... اسلام همه
چيز است، قرآن همه چيز است، انسان همه چيز است و بايد همهي احتياجاتش را
قرآن تامين کند. [21]
قرآن کريم آمده است اين انسان را بسازد، همهي ابعاد انسان را
ميسازد. يعني کليهي احتياجاتي که انسان دارد، چه احتياجاتي که شخص دارد و
چيزهايي که مربوط به شخص است. روابط بين شخص و خالق تبارک و تعالي و مسائل
توحيد، مسائل صفات حق تعالي، مسائل قيامت، اينها هست، مسائل سياسي و
اجتماعي و قضيهي جنگ با کفار و اينها. قرآن پر است از اين آياتي که اين
آيات مردم را وادار کرده است و پيامبر را مامور کرده است که جنگ کنند با
کساني که متعدي هستند، با ظالمها جنگ بکنند.[3]
و الله اسلام تمامش سياست است اسلام را بد معرفي کردهاند. سياست مُدُن از اسلام سرچشمه ميگيرد.[4]