روش پژوهش در مطالعات علمي از اهميت به سزايي برخوردار است. در
واقع، تمام دستاوردهاي معارف و رشتههاي علمي، جلوهها و تجليات بهرهگيري
از روشهاي تحصيل معرفتاند. البته روشهاي کسب معرفت نسبت طولي با يکديگر
دارند. روشهاي کلان معرفت در متدلوژي و معرفت شناسي محض مورد بحث قرار
ميگيرند و روشهاي خرد معرفت در معرفتشناسيهاي مضاف کاوش ميشوند؛ البته
هر چه روش، جزئيتر گردد، به دقت و کاوش بيشتري حاجتمند است.
اگر روش پژوهش در عرصهي قلمرو دين روشن نگردد، دچار خطاها و
اشکالات جدي ميشويم؛ بنابراين، بايد به اين پرسش بپردازيم که آيا پاسخ
مسئلهي قلمرو دين ضرورتاً از روش درون متون ديني به دست ميآيد، يا
روشبرون متون ديني در حل اين مسئله کافي است، يا اين که بايد از جمع اين
دو روش بهره گرفت.به نکاتي چند در اين زمينه اشاره ميکنيم: [1]
1. روش، فن و شيوه در کتابهاي علوم اجتماعي از هم تفکيک شدهاند و
نبايد خلط شوند. روش، گاهي به يک علم منتسب ميشود، نظير «روش
جامعهشناسي»، که در اين صورت کليهي فنون گردآوري دادهها و حتي ابزارهاي
تحقيق را در بر ميگيرد و گاه از روش، مرحلهي خاصي از تحقيق اراده ميشود،
نظير «روش گردآوري دادهها»، که بخشي از روش علم است. [2] در اين جا
واژهي روش (method)- که در لغت به معناي