responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : گستره شريعت نویسنده : خسروپناه، عبدالحسین    جلد : 1  صفحه : 220

بس کسان که ايشان عبادت‌ها کنند *** دل به رضوان و ثواب آن نهند

خود، حقيقت معصيت باشد خفي *** آن کدر باشد که پندارها صفي

همچو آن کر که همي پنداشته است *** کو نکويي کرد و آن برعکس جِست

او نشسته خوش که خدمت کرده‌ام *** حقّ همسايه به جا آورده‌ام

بهر خود او آتشي افروخته است *** در دل رنجور و خود را سوخته است

[1]

2-2. انسان‌شناسي شهودي يا عرفاني

اين دانش از راه علم حضوري به مطالعه و بحث و بررسي در باب انسان و معرفي انسان کامل و نحوه‌ي رسيدن به کمال مي‌پردازد. نياز به ذکر است که عرفان عمدتاً از دو مسئله سخن مي‌گويد: الف) مسئله‌ي وحدت وجود و اثبات اين که «الوجود واحد لا شريک له»؛ که از اين مسئله به هستي‌شناسي عرفاني ياد مي‌کنيم؛ ب) بحث از موحد و اين که او کيست و چه ويژگي‌هايي را دارد در نهايت، بيان اين که انسان کامل انسان موحد است؛ که از اين بحث به انسان‌شناسي عرفاني نام برده مي‌شود. انسان‌شناسي عرفاني، هم از حقيقت انسان و پيچيدگي‌ها و پرده‌ها و لايه‌هاي او سخن مي‌گويد و پنهاني‌هاي آن عرصه را آشکار مي‌سازد و به گفته‌ي مولوي:

گر به ظاهر آن پري پنهان بود *** آدمي پنهان‌تر از پريان بود

نزد عاقل زان پري که مضمرست *** آدمي صد بار خود پنهان‌تر است

و هم از ارزش‌ها و بايد و نبايدهاي او بحث مي‌کند؛ به عبارت ديگر، انسان‌شناسي عرفاني داراي دو بخش هستي‌شناسي و ارزش‌شناسي انساني است.

منظور از علم حضوري علمي است که بدون وساطت مفاهيم و صورت‌هاي ذهني عالم را به معلوم واقعي و خارجي ارتباط مي‌دهد. مولوي در مثنوي خود بيش از همه به اين بخش از انسان‌شناسي توجه داشته است؛ براي نمونه به قصه‌ي ذيل توجه مي‌کنيم:

«شخصي آمد و در خانه‌ي دوست خود را زد. دوست از درون خانه پرسيد: کيستي؟ گفت: منم. دوست گفت: بازگرد! زيرا هنوز تو خامي و دم از «من» مي‌زني و مدّعي عاشقي


[1] مثنوي، دفتر اول، 3360- 3388.

نام کتاب : گستره شريعت نویسنده : خسروپناه، عبدالحسین    جلد : 1  صفحه : 220
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست