نام کتاب : قرآن هرگز تحريف نشده نویسنده : حسن زاده آملي، حسن جلد : 1 صفحه : 65
زياد كردن آن بزند بلكه او مردم را به يك قرائت جمع كرد و بقيه قرائتها
را بدور افكند , بدين گمان كه با آن كار قرآن از زياده و كم شدن محفوظ خواهد
ماند و مى پنداشت كه زيادى قرآئتها سبب مى شود تا آنچه از قرآن نمى باشد در آن
وارد گردد .
عثمان خواست و او(
و الذين يكنزون الذهب . . .
) از آيه 35 توبه را بردارد , ابى بن كعب گفت يا بايد و او را بجايش بنهيد و
يا بايد شمشيرم را بر شانه ام بنهم . به تفسير در منثور سيوطى رجوع شود ( ج 3 ط
مصر ص 232 ) فافهم .
اينك اقوال و آراء گروه بيشمارى از مشايخ را در آن باره پيش رويت قرار
مى دهيم تا خود چه بينديشى .
ابن التين و غير او گفته اند [1] : چون ناسازگارى در وجوه قرائتها زياد شد تا
به اندازه اى كه با وجود لهجه هاى فراوان قرآن را هر دسته اى با لهجه خود مى خواندند
و اين كار آنان را بجائى كشانده بود كه به يكديگر
نسبت خطا مى دادند , عثمان از خطرناك شدن كار ترسيد , لذا همه آن مصحفها را در
يك مصحف استنساخ كرد , سوره ها را به همان ترتيب كه بود قرار داد , و از
بقيه لهجه ها به لهجه قريش بسنده نمود و استدلال مى كرد كه : قرآن به لغت
ايشان فرو فرستاده شده هر چند كه اجازه داده شده بود كه توسعه يابد و به لغت
ديگران نيز خوانده شود . تا در آغاز كار دردسرى ايجاد نشود , عثمان ديد نياز به
اين كار پايان پذيرفته پس به يك لغت اكتفا كرد .