نام کتاب : ترجمه و شرح مصباح الشريعة نویسنده : گيلاني، عبدالرزاق جلد : 1 صفحه : 5
نيز، هر كدام از اين دو طايفه، به سيمائى كه در دنيا
داشتهاند، محشور خواهند شد. چنان كه منطوق كريمه: «يَوْمَ تَبْيَضُّ
وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ» (آل عمران- 106)، شاهد بر اين است و معنى عارف و
عرفان، عن قريب خواهد آمد.
و قدّس ارواحهم بسرّه
و برّه.
آنچنان خداوندى كه منزّه
گردانيد، ارواح عارفان را به لطف و مهربانى خود، از كدورات و أوساخ تعلّقات دنيا.
و طهّر افئدتهم بفكره.
و پاكيزه كرد دلهاى
ايشان را، از چرك تعلّقات دنيا، به سبب بودن ايشان به فكر خداى تعالى و غافلنبودن
از او، چرا كه ذكر الهى و به ياد او بودن، موجب ترك تعلّقات و رفض شهوات است. چنان
كه غفلت از او باعث ميل به دنيا و رغبت به لذّات نفسانى است، چنان كه به تفصيل
خواهد آمد.
و شرح صدورهم بنوره.
و جا داد در سينههاى
ايشان، نور معرفت خود را، اين فقره اشارت است به آيه كريمه: أَ فَمَنْ شَرَحَ
اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ، فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ (زمر- 22)،
يعنى: هر كه را خداى وسيع كرد سينه او را، از براى قبول اسلام و توفيق اسلام يافت،
پس اين توفيق اسلام او، نيست مگر اثر نورى كه انداخته است خداى تعالى آن نور را در
دل او، و آن نور سبب شده است از براى اسلام او، و نيز اشارت است به چيزى كه مروى
است از حضرت پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله و مضمون آن اين است كه: نور الهى هر
گاه داخل شد در دل مؤمن، دل مؤمن از تنگى و تاريكى بر مىآيد و وسيع و روشن مىشود
و نشانه آن نور، پهلو خالى كردن او است از سراى غرور دنيا، يعنى: قطع علاقه از
دنيا كردن و رجوع به دار خلود: «كه آخرت باشد» نمودن، و به مقتضاى «موتوا قبل ان
تموتوا» پيش از نزول موت، استعداد از براى موت داشتن. تأخير شرح صدر از تطهير قلب،
و ذكركردن شرح صدر بعد از تطهير قلب، اشاره است به مقدّم بودن تخليه بر تحليه، چه
تا دل از ظلمت ذنوب و كدورت تعلّقات دنيا، مجلّى و مصفّا نشود، محلّى به زيور نور
معرفت نمىگردد، چنان كه طبيب تا به مريض، جلّاب ندهد و اخلاط فاسده را از او دفع
نكند، به اغذيه لايقه و اشربه نافعه، تقويت نمىفرمايد، و تا پارچه سفيد از زنگ
چرك پاكيزه نگردد، به حليه رنگ
نام کتاب : ترجمه و شرح مصباح الشريعة نویسنده : گيلاني، عبدالرزاق جلد : 1 صفحه : 5