نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 68
باب پنجم در آداب امور متفرقهاى كه از نظر طبّى و شرعى ممنوع است.
1- «از ابراهيم نخعى روايت كردهاند كه مىگفت: خوردن چيزى در بازار فرومايگى است.
او اين سخن را به رسول خدا (ص) نسبت داده است كه اين اسناد شگفتآور
است،«1» در حالى كه از عبد الله بن عمر، خلاف آن را نقل كردهاند به اين
ترتيب كه او مىگويد: ما در زمان رسول خدا (ص) ميان بازار، چيزى مىخورديم و
راه مىرفتيم و سر پا آب مىنوشيديم.«2»
از يكى از بزرگان معروف صوفيه نقل كردهاند كه وى در بازار چيزى
مىخورد. به او اعتراض كردند! او در پاسخ گفت: واى بر شما، من در بازار
گرسنه باشم و در خانه غذا بخورم! گفتند: مىتوانى وارد مسجد شوى و در آن جا
غذا بخورىي
گفت: من شرم مىكنم به خانه خدا براى خوردن وارد شوم.
جمع بين اين دو نظريه آن است كه غذا خوردن در بازار نسبت به بعضى از
مردم نوعى فروتنى و بى تكلّفى است از اين نظر خوب است. اما از طرفى نسبت
به بعضى از مردم، چون خلاف معمول و دور از جوانمردى مىباشد مكروه است.
بنابراين، حكم مسأله به حسب عادات مردم هر ديار و حالات اشخاص تفاوت
مىكند. كسى كه اين عمل وى با ديگر اعمالش نامناسب باشد، اين رفتار او به
كم مروّتى و آزمندى زياد حمل شده است و در شهادت او نيز خدشه وارد مىكند.
اما كسى كه اين عمل با تمام حالات و
«1» طبرانى اين حديث را از قول عايشه در كتاب الاوسط آورده و در المغنى نيز چنين است
«2» من نه اين حديث و نه حديث بعدى را هيچ جا نديده ام
نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 68