كه: چون ويژهترين احكام صفات سلبي، سلب كثرت از وحدت حق تعالى
است، موجودات صادر از حق تعالى- از جهت صفات سلبي تنزيهى- نزديكترينشان از
جهت نسبت به وحدت، و دورترينشان از مرتبه ظهورند، و آن عالم أرواح است
برعكس صفات ثبوتى، چون لازم است كه موجودات صادر از حق تعالى- از جهت صفات
ثبوتى- نزديكترين نسبت را به ظهور و كاملترين تحقق را بدان داشته باشند.
3/ 6 بيان داشتيم كه نخستين حامل و ظاهر شونده به احكام صفات ثبوتى،
حضرت خليل عليه السلام بود لذا لازم مىآمد كه حكم عالم خيال و صفت آن در
حال فرزندانش كه نتيجه و ميوه است ظاهر گردد، زيرا كه مرتبه عالم مثال مطلق
بين عالم أرواح و عالم أجسام است و ما در كتاب نفحات [الهيه] و تفسير
فاتحه [: اعجاز البيان] راز سفر تجلى وجودى غيبى را از غيب هويت الهى براى
طلب كمال جلا و استجلا(1) بيان داشتيم، و اينكه نخستين منزل از منازل آن،
عالم معانى است و پايينتر آن، عالم أرواح است و ظهور وجود
و مثال مقيد نسبت به عالم مانند خيال است نسبت به انسان، و سالك
هر گاه در سير خود- به واسطه عبور كردن از خيال مقيد- متصل شود به عالم
مثال مطلق، حقايق را همان گونه كه هست دريابد و از همين راه وى را آگاهى بر
عين ثابت خود حاصل آيد ولى هر گاه در خيال مقيد چيزى را مشاهده كند، ممكن
است حقيقت را يافته باشد و ممكن است خطا كرده باشد (يعنى به واسطه دخالت حس
مشترك).
(1) جلا عبارت است از ظهور ذات مقدس براى ذات خود در ذات خود، و
استجلا عبارت از ظهور ذات است براى ذات خود در تعينات خويش، و كمال جلا
عبارت است از كمال ظهور حق تعالى به انسان كامل، و كمال استجلا عبارت است
از جمع حق تعالى بين شهود نفس خود به نفس خود در نفس خود، و آن چه كه ممتاز
از او و غير اوست.