نام کتاب : تبيين براهين اثبات خدا نویسنده : جوادی آملی، عبدالله جلد : 1 صفحه : 41
ادراک عقلي و مفهومي را تحصيل مي نمود و به استناد آن مؤمن مي
شد ، هرگز مکلف به علم حضوري و شهود قلبي و نيز مأمور به ايمان مستند به
شهود دل نمي شد ، با اينکه آياتي چون ( من کان في هذه اَعمى فهو في الأخرة أعمى و أضلّ سبيلاً ) 1، در مرآى و مسمع همه مسلمين بوده است .
بنابراين تحصيل علم شهودي و ايمان دل بر همگان واجب نبوده است و
راه حکمت و کلام راه نوراني و بينايي است ، ليکن نکته مهم آن است که راه
استدلال و مفهوم حصولي ، حتى برهان صديقين، مادامي که از حوزه مفهوم و صورت
ذهني بيرون نيايد و تا زماني که به عينيت خارج مبدّل نشود ، هرگز ذات واجب
را ، هر چند به طور شهود محدود و ادراک متناهي ارائه نمي کند ، زيرا مفهوم
ذهني ، چون از تشخص عيني برخوردار نيست، قابل صدق بر کثيرين است؛ خواه آن
افراد متکثر در طول هم باشند يا عرض يک ديگر ، حتى مفهوم « الله » ، معناي «
بسيط الحقيقه » ، « صورت ذهني » ، « واجب الوجود » و مانند اين ها از
مفاهيم ذهني ، قابل صدق بر کثيرين است ؛ يعني به فرض محال ، اگر ذات ديگري و
بسيط الحقيقه جدايي و الله ديگري ، به جاي ذات واجب و بسيط الحقيقة کنوني و
الله فعلي قرار مي گرفت ، باز همين مفاهيم از آن ها حکايت مي کردند و آن
ها را بدون کم ترين کاستي يا فزوني ارايه مي نمودند .
اما راه شهود ، گرچه محدود و متناهي است ؛ ولي چون فرا مفهومي و
برتر از خيال و وهم و عقل حصولي است و از آسيب ذهني بودن مصون است و از
نعمت تشخّص که همان عينيّت خارجي است ، برخوردار است، کسي که خود را با علم
حضوري و شهود قلبي مي يابد يا مخلوق ديگري را با شهود جان ، ادراک حضوري
دارد ، چون شاهد و شهود و مشهود عين خارجي هستند و چيزي جز ربط به خدا