مطيع خواسته حق اند , پس سراسر عالم مطيع خواسته محبوب حق اند , و محبوب حق
همواره پيروز است .
در سوره معارح درباره اسرار نماز مى فرمايد : طبع انسان در برابر شدايد جزع مى
كند , و اگر خيرى به او رسيد سعى مى كند انحصار طلب باشد و به ديگران ندهد . اين
طبع انسان است و نه فطرت انسان . فطرت انسان بر توحيد است . طبيعت انسان
بر رجس و رجز و آلودگى است . آنچه را فطرت است انبيا احيا مى كنند . آنچه
را طبيعت است آلودگى است :
ان الانسان خلق هلوعا , اذا مسه الشر جزوعا , و اذا مسه الخير منوعا , الا
المصلين
[6] اگر رنج و شرى به او برسد جزع و بيتابى مى كند , صبر را از دست مى دهد ,
و اگر خيرى به او برسد سعى مى كند كه به ديگران نرساند و مناع خير باشد . اما
نمازگزاران طبيعت را كوبيدند و فطرت را احياء كردند . خاصيت نماز احياى
فطرت است . نمازگزار كسى است كه سركشى طبيعت را رام كند , نمازگزار در
شدايد جزع نمى كند , و اگر خيرى به او رسيد منع نمى كند و به ديگران مى رساند .
نمازگزار را در اين سوره معرفى كرد , و در حقيقت اسرار نماز را بيان كرد و
خاصيت نماز را تشريح فرمود .
مصلين كيان اند :
الذين هم على صلوتهم دائمون [7] , آنان همواره نمازشان را مى خوانند و هرگز نماز را ترك نمى كنند و به
بركت نماز اين چنين خواهند بود .
و الذين فى اموالهم حق معلوم , للسائل و المحروم [8] . نمازگزار كسى است كه همه آنچه در اختيار اوست به خود اختصاص نمى دهد
سخن از مال حلال است
نه مال حرام , اگر كسى از مال حرام بخشش كرد كه طرفى نمى بندد , آن كس كه از
راه
حلال به دست آورد مالك مال مى شود فرمود نمازگزار كسى است كه مال او حساب شده
است , ديگران در مال او سهمى دارند . ديگران دو قسم اند : عده اى سائل اند كه
روى سؤال دارند , و عده اى روى سؤال هم ندارند ,