انگشت هستيم]( ما همه مى توانيم به جائى برسيم كه بگوئيم
( انا و الساعة كهاتين ) .
آرى , منتها رسول خدا پيشاپيش همه با كل جريان قيامت مانند دو انگشت حضور
دارد اما ما با گوشه اى از قيامت آنهم بدنبال حضرت .
مرحوم ملا عبدالرزاق
كاشانى رضوان الله عليه مى گويد : ما ديديم كسانى كه دارند غسلين مى خورند : لقد
شاهدنا من ياكل الغسلين [7] . اين حرف خيلى بزرگ است . خداى كريم در قرآن
فرمود : آنها كه حرام مى خورند , در جهنم طعام آنها غسلين يعنى چرك است . طعام
آنها
( اثيم) است :
لا ياكله الا الخاطئون
[8] . باطن غذاى حرام و معصيت تيره گى است همانطورى كه باطن عبادت نور
است .
مرحوم صدر المتالهين مى فرمايد [9] : افرادى هم بودند كه مشاهده مى كردند وقتى
ديگران دارند حرف مى زنند از دهانشان آتش مى آيد , وقتى كه خاموش شدند مثل
اينكه درب تنور را بستند . معصيت , فحش , غيبت , تهمت , اهانت , بدگوئى ,
زخم زبان و رنجاندن اينها همه آتش است كه از دهان بيرون مى آيد و آن آتش باطن
گناه است . ما اگر نتوانيم به آنجا برسيم كه بگوئيم( من و قيامت در كنار
يكديگر هستيم) لااقل مى توانيم بگوئيم ما و بعضى از اسرار قيامت كنار هم هستم
. به ما گفته اند كه به باطن راه دارد , با عمل صالح مى شود به ملكوت آسمان رسيد
.
هر وقت حضرت رسول ( ص ) مى خواستند از جريان قيامت خبر دهند رخسارشان عوض
مى شد . ترس , خوف و خشية من الله در حضرت محسوس بود .
پيامبر اكرم بعد از آنكه خطبه را شروع كردند و حمد و ثناى خدا را گفتند چند
جمله اى هم درباره هدايت فرمودند , آنگاه صدا را بلند كرده و دو طرف صورت
مباركشان قرمز مى شد . چون مى خواستند يك خبر مهمى بگويند ,
[7]تفسير محى الدين بن عربى , ج 2 , ص 695 ذيل آيه 37 سوره حاقه : و لا طعام الا
من غسالات اهل النار و قد شاهدنا هم ياكلونها عيانا . لازم به ذكر است كه
تاويلات ملا عبدالرزاق كاشانى بنام تفسير محى الدين به چاپ رسيده است .