گفت . او در قيامت شهادت مى دهد و شكايت مى كند , اگر ضار و نافع نباشد كه
شهادت نمى دهد . اين( يمين الله فى الارض) و تجلى دست خدا در روى زمين
است , نه تجافى دست خدا [28] .
آنها كه اهل معنايند شرمشان مى آيد كه گناه كنند . مى گويند همه موجودات عالم
چشم باز كرده اند و ما را مى بينند . ما در محضر اينها چگونه گناه كنيم . او با
اين ديد به سراغ قرآن مى رود . آيات قرآن خزائن الهى است , به يك تفسير و دو
تفسير تمام نمى شود . وقتى يك آيه اى مطرح مى شود درب يك خزينه الهى باز
مى شود . شما نگاه كنيد ببينيد در اين خزانه چيست . هر چه كه مقدور شما است
بگيريد ولى تمام شدنى نيست .
اگر كسى به باطن قرآن رسيد و خوب تلاوت كرد , فضاى منزل او نورانى است .
همانطورى كه ستاره ها نورانى اند , اهل زمين ستاره ها را با نورشان مى بينند ,
خانه اى كه در آن خانه قرآن تلاوت بشود , نورانى است . فرشتگان آن خانه را
مى بينند . [29] عزرائيل سلام الله عليه شبانه روز پنج بار به هر خانه اى نگاه
مى كند , كه ظاهرا اوقات پنجگانه نماز است . ببيند آنها در موقع نماز چه مى كنند
[30] . هر خانه اى كه در آن قرآن خوانده بشود , نورانى است و فرشتگان آن خانه
را مى بينند . در اين زمينه باز از رسول خدا عليه آلاف التحية و الثناء رسيده
است كه فرمود :
نوروا بيوتكم بتلاوة القرآن و لا تتخذوها قبورا كما فعلت اليهود و النصارى صلوا
فى الكنائس و البيع و عطلوا بيوتهم
[31] . خانه ها را با خواندن قرآن روشن كنيد و نور
[28]عن ابى عبدالله عليه السلام قال :
مر عمر بن الخطاب على الحجر الاسود , فقال : والله يا حجر انا لنعلم انك حجر
لا تضر و لا تنفع الا ان راينا رسول الله يحبك فنحن نحبك فقال له اميرالمؤمنين :
كيف يابن الخطاب فوالله ليبعثنه الله يوم القيامه و له لسانان و شفتان فيشهد
لمن و افاه و هو يمين الله فى ارضه يبايع بها خلقه . فقال عمر : لا ابقانا الله
فى بلد لا يكون فيه على بن ابى طالب
.
علل الشرايع , باب 161 , حديث 8 , ص 426 .
[29]اصول كافى , ج 2 , كتاب فضل القرآن , باب البيوت التى يقرء فيها القرآن
, حديث 3 .