چون عمل اش به اندازه اراده و نيت اش زنده است و او به عوالم بعد از مرگ
عقيده ندارد , بنابراين اثرى از عمل او در قيامت مشهود نمى باشد .
بينش كافر اين است كه انسان با مرگ نيست مى شود , مثل يك ميوه يى كه از
درخت پس از رسيدن و پخته شدن به زير درخت مى افتد و مى پوسد , همان گونه كه
عقيده ماركسيست چنين است . پس از كار خوب كافر در عالم آخرت هيچ نمود و
اثرى نمى باشد( .
و هم يحسبون أنهم يحسنون صنعا
) [1] . اينها خيال مى كنند كه دارند كار خوب انجام مى دهند . اين كارى كه به
همراه مرگ او مى ميرد , يا كارى كه قبل از مرگ آن ها مى ميرد , اين كار , كار
خوب نيست . قبل از اين كه اينها بميرند اثر كار اينها محو مى شود , يا لااقل
همراه با مرگ اينها كار اينها مى ميرد لذا بعد از مرگ هيچ اثرى از آثار كار
خير اينها نيست( .
اولئك الذين كفروا بايات ربهم و لقائه
) [2] اينها كسانى اند كه نه به مبدأ معتقدند نه به معاد . مى گويند انسان
بين تولد و مرگ خلاصه مى شود , متولد مى شود و بعد مى پوسد و ديگر هيچ .
كفار توزين اعمال ندارند
بنابراين(
فحبطت اعمالهم
) [3] . كار اينها باطل است . اين سخن , صحيح نيست كه گفته شود خداوند عادل
چگونه به كار خوب آن ها اجرى نمى دهد زيرا آنان جز براى دنيا و طبيعت تلاشى
نكردند و اصولا عقيده به ماوراى ماده و آخرت نداشتند . البته بهره طبيعى خود را
هم بردند , لذا به دنبال اش فرمود( :
فلا نقيم لهم يوم القيامه و زنا
) [4] . ما براى