در عالم است و نه دو عليم قدير حى لايموت , و نه دو خالق و پروردگار . هم در
مقام ذات توحيد است , و هم در مقام صفات و هم در مقام افعال( . وحده ,
وحده , وحده) .
اين كه سه بار توحيد گفته مى شود تكرار نيست كه يك معنى را سه بار تكرار كنيم
, بگوييم خدا واحد است لا اله الا الله , وحده , وحده , وحده , بلكه اشاره به سه
مرحله توحيد است , هم در مقام ذات , لاشريك له وحده و هم در مقام صفات لاشريك
له وحده و هم در مقام افعال شريكى ندارد وحده . بيش از يك ذات مستقل در عالم
نيست . بيش از يك موصوف به كمالات در عالم نيست , و بيش از يك مبدأ
آفرينش و پرورش دهنده در عالم نيست . پس توحيد عدل است زيرا كه شرك ظلم
است .
خداوند موحدين را با فرشتگان ياد مى كند
وقتى انسان , عادل و قايم به قسط گردد , نورانى شده و با فرشتگان محشور خواهد
شد . اين كه صحبت از قسط و عدل است . تنها به اين معنى نمى باشد كه به كسى ستم
نكند . اين نازل ترين درجه كمال انسانى است . اولين درجه انسانيت عادل بودن و
پايين ترين درجه آن ظلم نكردن است . انسان بايستى از اين درجات ترقى نمايد و
از لحاظ جان آن چنان موحد مى شود كه به بيان امام سجاد ( ع ) خدا او را در رديف
فرشتگان ذكر مى كند و از آنان همراه با ملايك به دنبال نام خود , ياد مى كند , و
مى فرمايد( :
شهدالله انه لا اله الاهو و الملائكة و أولوا العلم
) [1] . الله شاهد به وحدانيت است , فرشتگان شاهد به وحدانيت اند