است , بنابراين بينشان , ولاء يا موالات , يا توالى است . حلقات يك سلسله
حوادث كه يكى پس از ديگرى رخ مى دهد , اين حلقات , متوالى هم هستند . پس
موالات و توالى عبارت از ارتباط حوادث با يكديگر , و قرب هر حادثه اى با
حادثه ديگر مى باشد .
همانطور كه در امور مادى و محسوس اين موالات برقرار است , در امور معنوى هم
, اين توالى وجود دارد . دو مقدمه , موالى هم و متوالى هم بايد ذكر بشوند تا
نتيجه را دربرداشته باشند . يك قضيه اگر با قضيه ديگر رابطه على و معلولى داشت
, مى گويند يكى مقدم است و ديگرى تالى . در حقيقت چون تالى در ولى و تلو مقدم
است , والى يا تالى ناميده شده . تتالى آنات و ازمنه , همان توالى ازمنه و
آنات است و مانند آن .
وجود ارتباط بين امور متوالى , ضرورى است , به طورى كه اگر بين دو شى ء
هيچگونه ارتباطى وجود نداشته باشد و همچون حجرى در كنار انسان باشد , رابطه
ولائى بين آن دو بى معنى است . اين ارتباط و تأثير دو قسم است : يا متقابل و دو
جانبه است , يا يكجانبه . اگر تأثير متقابل و دوجانبه بود , آن موالات هم دو
جانبه است . يعنى اولى ولى دومى است , دومى هم ولى اولى است . ولى اگر تأثير
يكجانبه بود , اولى , ولى دومى است , اما دومى , مولى عليه اولى است . در
صورت اول اين اضافه متوافقة الاطراف است , مثل اخوت , و در صورت دوم
متخالفة الاطراف خواهد بود , مانند عليت و معلوليت , يا ابوت و بنوت و
أمثال ذلك .