موضوع بحث , ولايت انسان در قرآن كريم بود . پس از گذشتن از مراحلى كه در
بحثهاى قبل , ذكر گرديده است , صفات( ولى) به طور كلى روشن مى شود . اما
شناخت كلى سودى ندارد بلكه انسان بايد ولى معينى را بشناسد , تا امور دينى
خود را از او دريافت كند , لذا ناگزير بايد به دنبال شناخت مصداق( ولى)
بود . در اين رابطه فصل پنجم بحث شكل مى گيرد كه( الولى من هو ؟) يعنى ولى
چه كسى است . جستجوى مصداق( ولى) بدون استمداد از بحثهاى كلامى ميسر نيست
,
چون بحثهاى عقلى محض عهده دار مسائل شخصى نيست , زيرا برهان در قضاياى شخصى راه
ندارد . برهان داراى مقدماتى است كه بايد كلى , ذاتى , دائمى و ضرورى باشند .
از اينرو اگر ما بخواهيم به ولايت شخصى يك انسان كامل پى ببريم چاره اى جز
استمداد از مباحث نقلى , البته با توجه به عقل , نخواهد بود .
معرفت و اخلاص از واجبات مسير ولايت است
مهمترين فصل بحث ولايت , فصل سوم است كه راه رسيدن به