على أى حال , در دنباله بحث , آياتى را مطرح مى كنيم كه يا بالمطابقة و يا
بالالتزام ولايت را منحصر در خداى سبحان مى شمارد و از ديگران نفى مى كند . آياتى
كه بالالتزام انحصار ولايت خداى سبحان را اثبات مى كنند دو دسته اند : مدلول
دسته اى از اين آيات اين است كه از غير خدا كارى ساخته نيست .
مفاد دسته ديگر از اين آيات اين است كه توجه به غير خدا نه تنها لغو و بى اثر
است , بلكه زيانبار نيز هست , از اينرو اين آيات , با صراحت انسان ها را از
ولايت غير خدا برحذر مى دارد و ولايت و تدبير را براى ذات مقدس الهى اثبات
مى كند .
در سوره مباركه نساء آيه 45 مى فرمايد :
(
والله أعلم بأعدائكم وكفى بالله وليا و كفى بالله نصيرا
) .
فرق ولايت و نصرت در بحثهاى گذشته بيان شد . آنجا كه هيچ كارى از مولى عليه
ساخته نيست , همچون كودك , جاى ولايت است . اما آنجا كه كارى از او ساخته
است اما كمبودى در ميان هست , جاى نصرت است . خداى سبحان خود را هم براى
نصرت و هم براى ولايت كافى مى داند , ليكن اين لسان , لسان حذر نيست , بلكه
لسان كفايت است . يعنى خدا كافى است , و نيازى نيست به غير خدا مراجعه كنيد
. نه اينكه از مراجعه به غير خداوند برحذر باشيد .