الفصل لامدخل له فى ماهية الجنس , فان دخل ففى انيته أعنى أن طبيعة الجنس
يتقوم بالفعل بذلك الفصل , كالحيوان مطلقا انما يصير موجودا بأن يكون ناطقا
أوأعجم ولكنه لايصير له ماهية الحيوان بأنه ناطق .
ترجمه : فصل را دخلى در ماهيت جنس نيست پس اگر دخلى باشد در انيت جنس
است باين معنى كه طبيعت جنس چون بخواهد در خارج فعليت يابد بفصلى متقوم
است . مثلا ماهيت حيوان مطلق يعنى مبهم آنگاه در خارج موجود مى گردد كه ناطق يا
اعجم باشد ولكن به فصل ماهيت حيوان جنسى ناطق نميگردد .
بيان : اين فص مقدمه فص بعد است , و غرض اين فص اينكه كه فصل مقوم ماهيت
جنس نيست بلكه محصل آن در خارج است , بيانش به اقتضاى بحث مقام اين كه :
فصل علت قوام ماهيت جنسى يعنى جزء مقوم آن نيست بلكه مقسم و محصل آن در
خارج است يعنى علت حصول و تحقق آن در اعيان است كه تا فصول بماهيت جنسى
ضميمه نشود ماهيت جنسى متحصل در خارج تحقق نمييابد و بهمان اطلاق و ابهامش
باقى است و بانضمام فصول بدان انواع متكثره پيدا ميشود كه جنس و فصل هر دو
اجزاء قوامى نوعند نه اينكه فصل جزء مقوم ماهيت جنسى موجود در خارج شود .