عمده آنست كه بين اين دو مطلب فرق بگذاريم كه انسان در مسائل اختيارى ,
نسبتش به گناه و صواب مساوى است , ولى در مسائل تكوينى , نسبت او به كمال
و نقص , يا سعادت و شقاوت مساوى نيست . آنچه استعداد فطرى اوست همانا به
سمت كمال است , لذا فرمود( :
ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون
) [15] يعنى آنها را به سمت عبادت و كمال وجودى خلق كردم , اگر نسبتش
به هر دو طرف على السواء باشد , همانطور كه بهشتيان از بهشت لذت مى برند ,
جهنمى ها هم بايد از جهنم لذت ببرند , و حال آنكه چنين نيست . اينكه يكى ملايم
است و يكى ناملايم , معلوم مى شود كه فطرت انسانى و گوهر آدمى نسبت به هر دو
طرف على السواء نيست .
نقش شيطان
خداى سبحان در سوره مباركه اسراء , عداوت شيطان را چنين بازگو مى فرمايد : ما
وقتى دستور سجده داديم فرشتگان اطاعت كردند , اما شيطان عصيان ورزيد و چنين
گفت :
(
ارايتك هذا الذى كرمت على لئن اخرتن الى يوم القيامه لأحتنكن ذريته الا قليلا
) [16]
من همين را كه بر من گرامى داشتى احتناك مى كنم يعنى حنك او را مى گيريم , تحت
حنك او در اختيار من است , زمام او را