responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس اخلاق نویسنده : الخامنئي، السيد علي    جلد : 1  صفحه : 19
شهر قم علاقه داشتم , هم به حوزه قم علاقه داشتم و هم به آن حجره اى كه در قم داشتم , علاقه داشتم اصلا از قم دل نمى كندم و تصورم اين بود كه دنيا و آخرت من در قم است

ديدم اين حرف خوبى است و براى خاطر خدا پدر را به مشهد مى برم و پهلويش مى مانم خداى متعال هم اگر اراده كرد مى تواند دنيا و آخرت من را از قم به مشهد بياورد تصميم گرفتم , دلم باز شد و ناگهان از اين رو به آن رو شدم يعنى كاملا راحت شدم و همان لحظه تصميم گرفتم و با حال بشاش و آسودگى به منزل آمدم والدين من ديده بودند كه من چند روزى است , ناراحتم , تعجب كردند كه من بشاشم گفتم : بله من تصميم گرفتم كه به مشهد بيايم , آنها هم اول باورشان نمى شد از بس اين تصميم را امر بعيدى مى دانستند كه من از قم دست بكشم به مشهد رفتم و خداى متعال توفيقات زيادى به ما داد به هر حال به دنبال كار و وظيفه خود رفتم اگر بنده در زندگى توفيقى داشتم , اعتقادم اين است كه ناشى از همان برى است كه به پدر بلكه به پدر و مادرم انجام داده ام اين قضيه را گفتم براى اينكه شما توجه بكنيد كه مساله چقدر در پيشگاه پروردگار مهم است

حقوق والدين بعد از مرگ :

اين نيكى مخصوص دوران حياتشان هم نيست بلكه بعد از ممات , هر انسان مى تواند به پدر و مادر خود نيكى كند در روايت هست كه بعضى در زمان حيات پدر و مادر ( ( بار ) ) به والدين اند يعنى به آنها نيكى مى كنند و بعد از فوت آنها عاق والدين مى شوند يعنى پدر و مادر را رها مى كنند و بعضى در زندگى عاق والدين اند , اما بعد از مرگ ( ( بار ) ) به والدين مى شوند و اين قدر استغفار مى كنند و صدقه مى دهند و براى آنها دعا مى كنند كه روح آنها از او

نام کتاب : درس اخلاق نویسنده : الخامنئي، السيد علي    جلد : 1  صفحه : 19
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست