عام را تخصيص مى زند . يعنى مخصوص مى كند به همسايگانى كه با صاحب منزل دشمنى و عداوتى ندارند .
اينگونه مخصص را در اصطلاح علماى اصول فقه مخصص لبى نيز مى نامند , كه به معناى همان عقلى است .
ج ) عمل به عام پيش از جستجوى مخصص :
بحث اين است كه در صورت وجود عام لازم است در مورد وجود
مخصص جستجو كنيم ؟ و يا عمل به عام جايز است ؟ يعنى آيا ضرورت دارد اول
بررسى شود كه مخصص وارد شده يا نه ؟ و پس از احراز عدم مخصص , به عام
عمل شود ؟ يا اينكه به محض برخورد با عام , اجرا و اعمال آن جايز است ؟
بعضى از علماء , عام را از اين حيث بر دو قسم كرده اند :
1 ) عامى كه در معرض تخصيص نيست
2 ) عامى كه در معرض تخصيص است
محاورات روزمره مردم كه بر طبق عرف متداول صورت مى گيرد , از
دسته اول است . و طبق سيره و رويه عملى و متعارف , در اينگونه موارد
بدون لزوم جستجو در مورد وجود يا عدم مخصص بايد به عام عمل كرد .
اما عام هائى كه در كتاب و سنت يا قوانين و مقررات وجود دارد .
در معرض تخصيص است . در اينگونه موارد صرفا اگر مخصص متصل بدنبال عام
نباشد , بلافاصله نبايد به عام عمل شود , چون ورود مخصص هاى منفصل به كتاب
و سنت يا قوانين , به علم اجمالى