4 ) بدل بعض از كل مانند همه دانشمندان , فقهاء را احترام مى كند .
5 ) غايت مانند ورثه نمى توانند در موصى به تصرف كنند مادام كه
موصى له رد يا قبول خود را به آنها اعلام نكرده است . در اين مثال ,
ممنوعيت تصرف وقتى است كه موصى له اعلام قبول نكرده است , بعد ا
زاعلام قبول رفع مى شود .
براى مخصص منفصل نيز اقسامى ذكر كرده اند , كه مشهورترين آنها عبارت از لفظى و عقلى است .
1 ) مخصص منفصل لفظى هر دليل لفظى كه دائره عام را مضيق نمايد و
با فاصله صادر گردد , آن را مخصص منفصل لفظى مى نامند . مانند آنكه يك
بار بگويد[ : ( همه دانشمندان را احترام كن]( و در عبارت ديگر بگويد[ :
( دانشمندان فاسق قابل احترام نيستند]( . اين جمله , دائره شمول جمله
قبل راضيق مى نمايد و لزوم احترام را به دانشمندان عادل اختصاص مى دهد .
2 ) مخصص منفصل عقلى هر گاه جمله عامى صادر شود ولى عقل دايره
شمول راضيق نمايد , آن را مخصص عقلى گويند . و چون با فاصله انجام مى
شود , منفصل است .
مثل آنكه شخصى به خادم خويش بگويد[ : ( تمام همسايگان را به منزل
من دعوت كن]( . اين جمله عام است , ولى اگر براى خادم چنين قطعى حاصل
شود كه صاحب منزل هيچگاه مايل نيست دشمنانش بخانه او بيايند در اينجا
اين قطع و جزم عقلى , حكم