و ادات جمع و مانند اينها براى رساندن عموم استعمال مى شود . مثلا : ﴿ ان الله على كل شىء قدير]( [1] چنانچه ديده مى شود با آمدن كلمه كل , ترديدى باقى نمى ماند كه
قدرت خدا , كه حكم جمله است , بر كليه مصاديق شىء سرايت دارد و آن را در
بر مى گيرد . در مقررات موضوعه نيز مثالهاى فراوانى مى توان يافت ,
مثلا : هيچ سند عادى در مورد مال غير منقول كه قانونا مى بايست به ثبت
برسد و نرسيده در محكمه مسموع نيست كلمه هيچ در جمله بالا علامت عموم
است . يعنى حكم غير مسموع بودن را بر كليه مصاديق سند عادى شامل مى سازد
.
تذكر اين نكته لازم بنظر مى رسد كه عام ممكن است حالت ايجاب
و يا سلب داشته باشد . مثلا وقتى مى گوئيم همه دانشمندان را احترام كنيد ,
از سياق و مفهوم جمله پيدا است كه حكم , ايجابى است و مطابق و متناسب
با حكم , كلمه عموم نيز ايجاب را مى رساند . ولى در جمله هيچ سند عادى
قابل اجرا نيست , حكم , سلبى و هيچ نيز رساننده حالت سلب و نفى است .
الف ) تقسيمات عام :
عام بر سه قسم است : 1 عام افرادى يا استغراقى 2 عام مجموعى 3 عام بدلى .