كننده آن را دوست دارد . و دلالت بر حرمت و وجوب بستگى دارد به آنكه
ناهى و آمر , چه كسانى باشند ؟ هر گاه نهى و امر از مقامات لازم الاطاعه
صادر گردد , صيغه نهى و امر به ضميمه حكم عقل مبنى بر لزوم اطاعت ,
دلالت بر حرمت و وجوب مى كند . ولى هر گاه نهى و امر از مقاماتى صادر
گردد كه با مخاطب از نظر مرتبه مساوى و يا پائين تر باشد , چنين دلالتى
را نخواهد داشت . مثلا وقتى بندگان باريتعالى از درگاهش مى خواهند كه
ما را عذاب نكن و يا آنكه ما را ببخشاى , اينگونه كلمات , دلالت بر
حرمت و يا وجوب نمى توانند داشته باشند و صرفا درخواست عاجزانه اى
است كه در اصطلاح آن را دعا مى خوانند .
پس به طور كلى نمى توان گفت كه قالب هاى نهى و امر , وضع خاصى از نظر لغوى دارند .
مرحوم آخوند خراسانى صاحب كفاية الاصول در اين مورد نظريه ديگرى
دارد كه بسيار دقيق است و ما فعلا از طرح آن بعلت اختصار بحث خوددارى
مى كنيم .
ب ) دلالت صيغه نهى بر مره يا تكرار دلالت صيغه نهى بر مره يا
تكرار , همانند امر است . النهايه , در مورد نهى خصوصيتى وجود دارد كه
در امر آن خصوصيت وجود ندارد . اينك به شرح آن مى پردازيم :
صيغه نهى همانند امر , فى نفسه نه دلالت بر مره دارد و نه بر
تكرار . يعنى جمله[ : ( خمر ننوش]( از نظر لفظى , نه دلالت مى كند بر
اينكه فقط يكبار باده گسارى مكن و نه دلالت مى كند بر اين كه براى هميشه
اين عمل را انجام مده . بلكه صرفا دلالت مى كند بر زشت