ب ) مره و تكرار ديديم كه امر دلالت بر طلب انجام كارى مى
كند , حال بحث بر سر اين است كه اگر ملكف فقط يكدفعه مطلوب را بجا
آورد , تكليف و امر از او ساقط مى شود ؟ يا بايد بصورت دائم و هميشه ,
افراد و مصاديقى از ماده امر را به منصه عمل برساند , تا نظر آمر تحقق
يابد ؟
در اين مورد علماى اصول اختلاف نظر دارند . عده اى مى گويند
يكبار انجام مدلول امر از طرف مكلف كافى است و براى انجام بيش از يكبار
, قرينه لازم است و چنانچه قرينه در كلام نباشد مكلف را به جهت عدم
تكرار مطلوب نمى توان مؤاخذه كرد .
گروه ديگر از علماى اصول معتقدند اصل بر تكرار است . و در اين
باب مثال مى زنند : با وجود آنكه يكبار امر به نماز شده است , ولى
دلالت بر تكرار اين عمل از ناحيه مكلف مى كند . عده ديگر اين دليل را
رد كرده اند و گفته اند : ضرورت تكرار نماز به دلالت ادله و قرائن ديگر
فهميده شده است , والا نفس صيغه امر , بر اين تكرار دلالتى ندارد . و
نيز در رد نظر موافقين تكرار , مى گويند : اگر چنين است پس در مورد حج
چرا لزوم تكرار احساس نمى شود ؟
گروهى از اصوليين معاصر عقيده دارند امر فقط درخواست مطلوب را
اقتضا مى كند , و مره يا تكرار از آن استفاده نمى شود . چنانچه مقصود و
منظور آمر , به تكرار يا يكبار انجام گرفتن عمل باشد بايد قرينه بياورد ,
در اين اين صورت مكلف را نمى شود مؤاخذه كرد .
ج ) فور و تراخى بحث ديگرى در امر وجود دارد , و آن اين