قبل از ورود به بحث لازم است گفته شود معنى و مقصودى كه لفظ
براى دلالت بر آن وضع مى شود[ ( موضوع له]( نام دارد . مثلا وقتى گفته
مى شود گل , منظور دلالت بر گياهى با مختصات و مشخصات خاصى است , و در
اين رابطه حروف ( گ ول ) كه با تركيب هم لفظ گل را تشكيل مى دهد
براى رساندن اين معنى مورد استعمال قرار مى گيرد , و به اصطلاح اصوليين
متعلق اين لفظ يعنى آن گياه مخصوص , موضوع له لفظ گل است .
در هنگام وضع و قرار دادن لفظى براى يك مفهوم و معنى ترديدى نيست
كه بايستى نخست لفظ و معنى هر دو تصور گردد و سپس اين عمل انجام گيرد ,
و بدون آن ممكن نيست . مثلا براى نهادن لفظ گل براى گياه مخصوص ,
نامگذارى نمى تواند بدون تصور لفظ و معنى انجام گيرد . ولى البته هميشه
اينطور نيست كه معناى متصور , فرد معين و جزئى مشخص باشد بلكه در موارد
زيادى معنايى