رسول الله تمسك مى نمودند كه مهمترين آنها داستان غدير خم است كه اجمالا از اين قرار بوده است :
در آخرين سفر حج كه به حجة الوداع معروف است , حضرت در محلى
بهنام[ ( غدير خم]( كليه ياران و همراهان و مسئولين و رؤساى قبائل را
گرد تاورد و براى آنان سخنرانى كرد ضمن ستايش از پسر عم خود حضرت على ( ع
) او را به جانشينى خود برگزيد . آنچه مسلم است , اين اجلاس به منظور
مهمى تشكيل گرديد . و حضرت به دستور خداوند تعالى قصد داشت قبل از
شتافتن به ديار باقى مسئله خلافت و جانشينى را يكبار براى هميشه حل كند .
به همين منظور دستور داد به كاروانهايى كه جلوتر حركت مى كردند و با
كاروان حضرت فاصله گرفته بودند خبر دهند تا برگردند و در اين تصميم
گيرى مهم حضور داشته باشند , حضرت بنابر نقل متواتر , اين عبارت را در
خصوص تعيين خليفه و جانشين خود بكار برده است :
من كنت مولاه فهذا على مولاه
[ ( هر كس كه مرا مولاى خود مى داند , على ( ع ) را نيز مولاى خود بداند]( .
آن حضرت در ضمن خطبه مفصلى كه ايراد فرمود , با تلاوت آيه 3
سوره مائده اعلام داشت[ : ( امروز حجت من بر شما تمام گشت و دينم كامل
گرديد]( . [1]
بعد از اين حادثه تاريخى مهم حضرت چند هفته بيشتر زندگى نكرد و به لقاء الله پيوست .
[1]) اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا .