نام کتاب : تاريخ تحليلي اسلام نویسنده : نصیری رضی، محمد جلد : 1 صفحه : 250
بىترديد دستيابى بدين اهداف با شدت عمل ممكن نبود; چون بنبست
كنونى معلول همين شيوه شمرده مىشد و از طرفى منطق و استدلال نيز
نمىتوانست براى مأمون سودمند باشد; زيرا علويان در اين امر بسيار تواناتر
شمرده مىشدند. بنابراين، طرحى نو درانداخت و در اقدامى حساب شده
برنامههاى زير را به اجرا گذاشت:
الف. از همان روزهاى نخست، على (عليه السلام) را از تمام مردم
برتر شمرد تا خود را به فرزندان وى نزديك نماياند و دوستى و محبت به آنان
را آشكار ساخت.
ب. هيچيك از خلفا و صحابه ديگر را به زشتى ياد نمىكرد تا مبادا از اين جهت احساسى عليه او برانگيخته شود.
د. بر وليعهدى امام رضا (عليه السلام) بيعت گرفت تا وى، پس از
مأمون، به خلافت برسد. البته اين اقدام وى خشم عباسيان را كه از نقشههايش
آگاه نبودند، برانگيخت; بهگونهاى كه در واكنش تندى كه نشان دادند، حاضر
شدند شخص بىكفايتى چون ابراهيمبنشكله را خليفه سازند.
كار انتخاب وليعهدى امامرضا از سوى مأمون با تهديد به قتل همراه
بود. مأمون تنها پس از اطمينان كامل به پايدارى خلافت در خانوادهاش
بهچنين انتخابى دست يازيد، زيرا امام (عليه السلام) 22 سال از او بزرگتر
بود، اين مىتوانست يكى از دلايل اطمينانش به اين امر باشد، چون در حالت
طبيعى بعيد مىنمود كه وليعهدى با اين سن، روزى به خلافت دست يابد.
بهعلاوه صداقت او در اينكار، براى مردم قابل قبول نبود، زيرا
مأمون برادرش را بهخاطر خلافت به قتل رسانده بود و خود نيز از دشمنان
اهلبيت (عليهم السلام) بهشمار مىرفت. بنابراين، نياز داشت بيشتر فعاليت
كند تا صداقت و اخلاص خود را به اثبات رساند. پس نخست، جامه سياه را كه
شعار عباسيان بود، از تن درآورد و جامه سبز پوشيد. لباس سبز شعار علويان
بود و آن را لباس اهل بهشت مىدانستند.
در مرحله دوم، دستور داد به نام امام رضا (عليه السلام) سكّه
بزنند. از نظر اجتماعى، اينكار معنايى جز عوامفريبى حساب شده نداشت; زيرا
هيچ زيانى به حكومت نمىرساند. در مرحله بعد،