responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ تحليلي اسلام نویسنده : نصیری رضی، محمد    جلد : 1  صفحه : 135

جريان سقيفه و شكل‌گيرى خلافت

خلافت ابوبكر

خبر رحلت پيامبراكرم (صلى الله عليه وآله) به سرعت منتشر شد و مردم مدينه را در نگرانى و اندوه فرو برد. در ميان ناله‌ها و فريادهاى مردم، يكى از صحابه با صداى بلند گفت: اين چه نادانى است كه شما داريد، چرا مى‌گوييد پيامبر مرده است؟ نه، چنين گفتارى صحيح نيست; اين سخن منافقان است. ابن‌عباس به او نزديك شد و اين آيه را خواند: و ما محمد الاّ رسول قد خلت من قبله الرسل أ فان مات أو قتل إنقلبتم على أعقابكم...‌. [1] مرد قانع نشد و تهديد كرد: اگر كسى بگويد پيامبر مرده است، دست و پايش را قطع مى‌كنم. پيامبر به آسمان‌ها رفته است و باز مى‌گردد.

‌ مردم ناباورانه اشك مى‌ريختند. ابوبكر از راه رسيد، آيه را دوباره تلاوت كرد و بانگ برآورد: پيامبر مرده است، اما خداى او نمرده است.

‌ هيجان مردم فرو نشست [2] و اندوه و ناله‌هايشان ادامه يافت. وقتى مراسم تجهيز و تكفين پيامبرخدا (صلى الله عليه وآله) برپا شد، پيكى آهسته به ابوبكر گفت: عمر تو را مى‌خواند. ابوبكر، كه مراسم تدفين و تجهيز پيامبر را مهم‌تر مى‌ديد، ناخشنود شد و سخن پيك را ناديده گرفت. قاصد دوباره پيام آورد. ابوبكر اين‌بار اجابت كرد و همراه عمر و ابوعبيده روانه سقيفه شد.

‌ درباره تشكيل سقيفه سؤالات و پرسش‌هايى وجود دارد كه بخشى از آن عبارتند از:

‌ الف. سقيفه گنجايش چند نفر را داشت؟

‌ ب. چرا اجتماع در آن هنگام و در آن‌جا برقرار شد؟

‌ ج. چرا گروهى از انصار در سقيفه گرد آمده بودند؟

‌ د. چه كسى انصار را به اجتماع دعوت كرد؟


[1] سوره آل‌عمران، آيه 144.

[2] درباره عكس‌العمل عمر در مقابل خبر وفات پيامبر (صلى الله عليه وآله) و ادعاى او دال بر اين‌كه آن حضرت نمرده است را نمى‌توان گفت كه ايشان در آن لحظه فاجعه، اسير اضطراب و پريشانى شده بود، به‌خصوص نقشى كه او مستقيماً بعد از آن قضيه، در سقيفه ايفا كرد مؤيد همين معناست. به‌علاوه وقتى همان آيه را از زبان ابوبكر شنيد كاملا آرام شد و پذيرفت، اين وقايع گواه است كه عمر با اين سخنان منتظر حضور ابوبكر بوده است تا مبادا بدون حضور او كارى در امر خلافت و جانشينى انجام گيرد و مردم به افكار انحرافى و... مشغول باشند. (ر.ك: فدك در تاريخ ، سيدمحمدباقرصدر، ترجمه محمود عابدى، ص 70 به بعد)

نام کتاب : تاريخ تحليلي اسلام نویسنده : نصیری رضی، محمد    جلد : 1  صفحه : 135
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست