نام کتاب : تاريخ تحليلي اسلام نویسنده : نصیری رضی، محمد جلد : 1 صفحه : 113
پيامبر (صلى الله عليه وآله) در دوران سيزدهساله درگيرى فكرى
با نظام جاهلى، بهجاى اينكه از راه غلبه و قهر اقدام كند از طريق ايجاد
روحيه اخوت ميان مسلمانان، همدلى بهوجود آورد و به مرور زمان بر مبانى
اشتراك در جهانبينى توحيدى و توافق بر سر رفتارهاى اخلاقى، ترديد جدى در
نظام باصطلاح سياسى و اجتماعى ـ قبيلهاى ـ دور جاهلى ايجاد كرد و بهجاى
آن، طرح نظام نوين اجتماعى دينى را پىريخت. پيروى كوركورانه از آباء و
اجداد را گمراهى خواند و شخصيت مسلمان را مستقل از خاندان و طايفه شكل داد.
تبعيض نژادى را محكوم، حكم ناحق را باطل و افتخارات جاهلى را ناروا شمرد.
حق فراتر از پيوندهاى نسبى و عصبيتهاى قومى دانسته شد و خداوند برتر از
تمام اقارب و خويشاوندان مورد توجه قرار گرفت. [1]
با طرح مفهوم سياسى بيعت از همان ابتدا و نخستينبار در جريان
انذار خويشاوندان نزديك و سپس در بيعت عقبه اوّل بستر سازمان فكرى و ايده
فرهنگى واحد را فراهم ساخت [2] و بدين ترتيب شمار اندك مسلمانان در شعاعى
محدود با نظام ولايى و حدود و قيود تعهدات متقابل آن آشنا شدند. در جريان
پيمان عقبه دوم جبهه دينى واحدى كه افراد از چند قبيله، هسته اوليه آنرا
تشكيل مىدادند تشكل سياسى روشنى پديد آمد. دوازده نفر به عدد نقباى
بنىاسرائيل حواريون عيسى (عليه السلام) عهدهدار تبليغ اسلام، دعوت به
توحيد، شرايط پذيرش اسلام و بيان مسئوليت مسلمانان شدند.
اساسىترين اقدام در جهت شكلگيرى امت اسلامى و تثبيت حكومت،
هجرت از مكّه به مدينه بود كه با پشتوانه آيات نورانى قرآن بهعنوان تكليف
شرعى مورد تأكيد قرار گرفت. [3]
از اين پس مهمترين آموزهها در جهت قوّت بخشيدن به عقيده مشترك
نسبت به يكتاى بىهمتا و توحيد ارائه شد و خداوند بهعنوان حاكم و صاحب
ولايت مطلق، مطرح و رسولاكرم (صلى الله عليه وآله) بهعنوان مسئول اعمال
اين ولايت و حاكميت الهى معرفى شد. [4] بدينترتيب، اساسىترين اصل براى
ايجاد وحدت و تشكل امت اسلامى كه مبناى سياسى و اجتماعى آن در دل آثار
عبادى و تعبدى آن ريشه داشت، شكل گرفت.