responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ تحليلي اسلام نویسنده : نصیری رضی، محمد    جلد : 1  صفحه : 103

خود را در شمار لشكر اسلام قرار دادند و در ركاب آن حضرت از مدينه بيرون رفتند; ولى هنوز نيمى از راه را نپيموده بودند كه به رهبرى ‌ابن ابى‌ بازگشتند. بازگشت اين گروه، كه شمارشان را حتى يك سوم لشكر اسلام نگاشته‌اند، ضربه روحى بزرگى به سربازان اسلام وارد ساخت.

‌ توطئه ديگر اين گروه اتحاد با اعراب بيابانى براى تصرف مدينه، بعد از خروج مجاهدان به سمت تبوك بود. پيامبر (صلى الله عليه وآله) كه از توطئه شوم حزب نفاق آگاهى يافته بود، قبل از حركت على (عليه السلام) را جانشين خود در مدينه ساخت. وقتى بدخواهان دريافتند مدينه خالى نيست، از تصرف شهر منصرف شدند; ولى شايعه ناجوانمردانه ديگرى رواج دادند. [1] پيامبر (صلى الله عليه وآله) ، در دفع اين شايعه، خطاب به على (عليه السلام) فرمود: آيا خشنود نمى‌شويد كه مثل تو نسبت به من، مَثَل هارون نسبت به موسى باشد. جز اين‌كه بعد از من پيامبرى نيست، همان‌طورى كه او وصى و جانشين بلافصل موسى بود تو نيز جانشين پس از من هستى. [2]

‌ كارشكنى و توطئه آنان در جنگ خندق، نقشه آنان براى كشتن پيامبر (صلى الله عليه وآله) بهوسيله گروه 12 نفرى، هم‌پيمان شدن با يهود بنى‌نضير، مسخره كردن مسلمانان، اسائه ادب به پيامبر (صلى الله عليه وآله) و... بخشى از دشمنى‌هاى اين گروه شمرده مى‌شود. [3]

با توجه به خصوصيات شناخته شده و انواع دشمنى و حضور فعال منافقان در زمان رسول‌اللّه (صلى الله عليه وآله) يكى از مسائل كليدى تبيين تجربيات تاريخ اسلام اين است كه اين گروه بعد از انقطاع وحى چگونه به حيات خود ادامه داد و كدام جريان سياسى و اجتماعى، بعد از رحلت پيامبر (صلى الله عليه وآله) عهده‌دار استمرار يا دفاع از مواضع آنان گرديد؟ آيا اين جريان گسترده برچيده و نابود شده بود؟!

شروع درگيرى‌ها و انگيزه جنگ‌ها

پيامبر اسلام، برخلاف زمامداران خود سر، هرگز براى كشورگشايى و استثمار نيروهاى


[1] گفتند: على بخاطر شدت گرما و دورى راه از شركت در نبرد امتناع كرده و يا مورد بى‌مهرى پيامبر قرار گرفته است.

[2] اما ترضى ان‌تكون منى بمنزلة هارون من موسى الاّ انه لا نبىّ بعدى . ( السيرة النبوية ، ج 2، ص 52 و بحارالانوار ، ج20، ص 217)

[3] مجمع‌البيان ، ج 10، صص 295 ـ 292; تاريخ‌الطبرى، ج 2، ص 261 و 262 و بحارالانوار ، ج 21، ص 247.

نام کتاب : تاريخ تحليلي اسلام نویسنده : نصیری رضی، محمد    جلد : 1  صفحه : 103
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست