نام کتاب : قیمت عمر نویسنده : حسین انصاریان جلد : 1 صفحه : 29
با عين را رها كرد و به سراغ (آجل) با الف رفت. اما انگار حر به خودش مىگفت، آيا من با آن
كارى كه كردم و خيلى هم سنگين بود، حالا اگر به طرف ابىعبدالله (ع) بروم، او مرا
قبول مىكند، منى را كه تازه مىخواهم از ظاهر دنيا به درآيم و به كمك ابىعبدالله
(ع) وارد باطن دنيا شوم؟ به خودش گفت، حالا به اميد خدا مىروى. من دل بچههاى
زهرا (س) را سوزاندم و همه آنها را رنجيده خاطر كردم. با اين بار سنگين مىروم تا
ببينم چه مىشود. آمد و آمد ...
نام کتاب : قیمت عمر نویسنده : حسین انصاریان جلد : 1 صفحه : 29