نام کتاب : شرح دعای کمیل نویسنده : حسین انصاریان جلد : 1 صفحه : 90
توبه بدنبال توبه
عطار در « منطق الطير » روايت مى كند : مردى پس از گناه روى گناه و كثرت معصيت توفيق توبه يافت ، پس از توبه بر اثر غلبه ى هواى نفس دچار معصيت شد ، بار ديگر توبه كرد ولى توبه ى خود را شكست و گرفتار گناه شد تا جايى كه به عقوبت و جريمه و مكافات و كيفر بعضى از گناهانش مبتلا شد و به اين حقيقت آگاهى پيدا كرد كه عمرش را به بى حاصلى تباه كرده و نزديك به رحلت شده به خيال توبه افتاد ، ولى از خجالت و شرمسارى روى توبه نداشت و چون دانه ى گندم روى تابه ى سرخ شده از آتش در سوز و گداز بود ، تا وقت سحر از منادى غيبى شنيد : اى گنهكار خداى مهربان مى فرمايد : چون اول توبه كردى تو را بخشيدم ، وقتى توبه شكستى در حالى كه مى توانستم از تو انتقام بگيرم مهلتت دادم تا توبه كردى و توبه ات را پذيرفتم تا بار سوم كه توبه شكستى و خود را در معصيت غرق كردى ; اكنون اگر به خيال توبه هستى توبه كن كه توبه ات را مى پذيرم[1] .
دعاى راه گم كرده را پاسخ مى دهند
عطار در « منطق الطير » روايت مى كند : شبى حضرت روح الامين در سدرة المنتهى قرار داشت ، شنيد از جانب خداى مهربان نداى لبيك مى آيد ، ولى ندانست اين لبيك در جواب كيست . خواست شايسته ى شنيدن لبيك را بشناسد ، در تمام آسمان و زمين كسى را نيافت . ملاحظه كرد از پيشگاه حضرت حق پياپى جواب لبيك مى رسد .
دوباره نظر كرد اثرى از چنان بنده اى كه سزاوار مقام جواب باشد نيافت ،