responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح دعای کمیل نویسنده : حسین انصاریان    جلد : 1  صفحه : 519

اين پيشگاه نااميد نمى كنند و احدى را از اين آستانه نمى رانند . پروردگارا ! تو حرّ بن يزيد را با آن گناه سنگين و كم نظيرش ، و آسيه همسر فرعون را پس از ايمان آوردنش ، و فضيل عياض را بعد از توبه اش ، و هزاران هزار گناهكار ديگر را كه همه به تو و به كرم و لطفت چشم اميد داشتند پذيرفتى و بخشيدى و پاداش دادى ; چگونه من به خود نااميدى راه دهم در حالى كه نااميدى از رحمتت را در قرآن مجيد مساوى با كفر دانسته اى ! [1]

باران رحمت

امام صادق (عليه السلام) از پدرش از جدّش روايت مى كند : اهل كوفه خدمت اميرالمؤمنين (عليه السلام) آمدند و از خشكسالى و نيامدن باران شكايت كردند و عرضه داشتند : براى ما از خدا درخواست باران كن . اميرالمؤمنين (عليه السلام) به حضرت حسين (عليه السلام) فرمود : از خدا درخواست باران كن . امام حسين (عليه السلام) حمد و ثناى حق را به جا آورد و بر پيامبر درود فرستاد و به پيشگاه حق عرضه داشت : اى عطا كننده ى خيرات و نازل كننده ى بركات ، آب فراوان بر ما ببار و باران بسيار و وسيع و خوشگوار و باعظمت كه بندگانت را از ناتوانى برهاند و سرزمين هاى مرده را زنده كند به ما عطا فرما . آمين رب العالمين .

چون از دعايش فراغت يافت ناگهان باران فراوانى باريد تا جايى كه عربى از بعضى از نواحى كوفه آمد و گفت : دره ها و تپه ها را از فراوانى آب چنان ديدم كه بخشى از آب در بخشى ديگر موج مى زد[2] .

خدايا ! مردم كوفه را با دعاى بنده ى خاص خود از باران رحمت سيراب كردى ; باران رحمت و مغفرتت را بر ما بباران تا گناهان و آلودگى ها را از


[1] يوسف : 87 .

[2] بحار الانوار : 44 / 187 ، باب 25 ، حديث 16 .

نام کتاب : شرح دعای کمیل نویسنده : حسین انصاریان    جلد : 1  صفحه : 519
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست