س 45-
زيدى چك مسروقه را كه امضاى جعلى روى آن بوده و نمىدانسته به بانك برده و وجه آن
را دريافت كرده و كارمند بانك به لحاظ تراكم كار متوجه نشده كه امضاى روى چك مال
صاحب چك نيست و وجه چك را به زيد پرداخت كرده است، صاحب چك هم از زيد كه وجه چك را
دريافت كرده شكايت كرده و هم از كارمند بانك كه مسامحه كرده و وجه چك را به زيد
پرداخت كرده، در اين فرض چه كسى جوابگوى صاحب چك است؟
ج-
ظاهراً در اين قبيل موارد، بانك مقرّراتى دارد كه جوابگو و ضامن را معين مىكند و
با قطع نظر از آن در فرض سؤال، بانك و كارمند ضامن و جوابگوى صاحب چك مىباشد، ولى
كارمند بانك و بانك مىتواند به زيد مراجعه و پولى را كه در وجه چك به او داده
مسترد و اخذ كند و در اصل سارق ضامن است نه بانك و كارمند آن.
س 46- شخص
معسرى كه تمام اموالش متعلّق حق غرما قرار گرفته، ضامن شخص ديگرى مىشود و مضمون
له نمىدانسته كه اين شخص معسر است، آيا مضمون له مىتواند به اموالى كه قبل از
ضمانت متعلّق حق غرما شده رجوع كند و آنها را توقيف كند؟
ج- اين
شخص مىتواند ضمانت را فسخ كند ولى اگر فسخ نكند و قبل از حكم حاكم ضمانت را قبول
كرده باشد با بقيه غرما مساوى است و ديگران حق تقدّم ندارند، كما اين كه اين فرد
حق تقدم بر آنها ندارد.