س 23-
برادران ما كليه زمينهايى كه از پدر ما باقى مانده بود بدون اينكه سهم الارث ما را
بدهند بدون اجازه ما و يا جلب رضايت ما فروختهاند و هيچ سهمى به ما ندادهاند و
خريدار هم مسأله را مىداند، لطفاً حكم آن را بيان فرماييد.
ج- طبق
دستور شرع مقدس شما نيز از اموال پدر خود ارث مىبريد، لذا فروش آن توسط برادران
شما بدون اطلاع شما فضولى محسوب مىشود كه اگر شما راضى نشويد معامله نسبت به سهم
الارث شما باطل است و شما با خريدار شريك مىباشيد. ولى اگر راضى شويد به نسبت سهم
الارث پول آن متعلق به شما است كه مىتوانيد از خريدار يا فروشنده مطالبه كنيد.
س 24- در
سال 1359 اين جانب به همراه دو فرزند خود و چند نفر ديگر يك شركت توليدى تأسيس
كرديم در سال 1365 در غياب من مقدارى از تأسيسات شركت، فروخته شده و با پول آن
مقدارى از وام پرداخت شد و مقدارى تأسيسات ديگر تهيه شده است و فعلًا از من مطالبه
پول تأسيسات جديد را نسبت به سهم من مىخواهند. لطفاً حكم مسأله را توضيح دهيد.
ج-
فروش سهم شما از وسائل شركت جايز نبوده و فضولى است كه اگر شما اجازه بدهيد، آن
معامله صحيح است وگرنه باطل مىشود و همين طور است خريد وسائل جديد، لذا اگر شما
هر دو معامله را اجازه دهيد به مقدار سهم خود مالك مىباشيد و لازم نيست دوباره
پول آن را بپردازيد.
س 25-
مادرى زمين مشترك بين فرزندان خود را كه بعضى از آنها صغير بودهاند به بيع شرط
فروخته است و حال مشترى بيع شرط را انكار مىكند و مىگويد بيع منجز بوده است و
فعلًا بچه صغير بالغ شده و به اين معامله