سؤال 1753: اگر زن و شوهر مجتمعا جنين را اسقاط كنند، آيا
ديه تنصيف شده و يا اينكه به بقيه وارث مىرسد؟ و آيا ديه را در هر حال بايد بدهند
و يا در صورت طلب ورّاث و يا حاكم؟
جواب: ديه به ساير وراث مىرسد، اگر چه لامحاله طبقه بعدى
خواهند بود. و نيازى به حكم حاكم ندارد.
سؤال 1754: لطفا مواردى كه اسقاط حمل در آن موارد اشكال
ندارد، بيان كنيد؟
جواب: اسقاط حمل در موارد زير بلامانع است:
1- اگر طبق تشخيص پزشك متخصص و مورد اطمينان بقاى جنين موجب
مرگ جنين و مادر، هر دو بشود. ولى اگر جنين سقط شود، مادر زنده مىماند.
2- اگر ولوج روح نشده است و طبق تشخيص پزشك متخصص و مورد
اطمينان بقاى حمل براى مادر خطر جانى دارد، يا مستلزم ضرر و درد غير قابل تحمل
باشد.
3- اگر ولوج روح نشده و زن حامل اطمينان دارد كه بدون اسقاط
حمل، مورد اذيت و آزار روحى يا جسمى غير قابل تحمل قرار مىگيرد و در عسر و حرج
شديد واقع مىشود، در اين صورت نيز اسقاط بعيد نيست كه حرام نباشد.
ضمنا در تمام اين موارد اگر اسقاط كرد، ديه دارد، كه بر
عهده اسقاطكننده است و اگر سقط بعد از ولوج روح باشد علاوه بر ديه كفاره هم دارد.
سؤال 1755: اگر زن آبستن به طبيب مراجعه كند و طبيب او را
سقط جنين كند، آيا طبيب قصاص مىشود؟
جواب: خير، بلكه محكوم به ديه است.
سؤال 1756: فعلا با دستگاههاى مجهّز تشخيص مىدهند كه جنين
چه وضعيتى دارد.
حال اگر متوجه شدند كه جنين مرده به دنيا مىآيد يا بعد از
چند روز مىميرد، آيا اجازه دارند كه جنين را سقط كنند؟
جواب: اولا حصول يقين و قطع به مسأله بعيد است و بر فرض
حصول قطع نيز، سقط جايز نيست.