علماى
منطق، براى موضوع علم تعريفى بيان كردهاند كه مورد قبول ديگران نيز واقع شده است،
اگرچه در تفسير آن اختلافاتى وجود دارد. منطقيين گفتهاند: «موضوع كلِّ علم ما يبحث
فيه عن عوارضه الذاتيّة». [1] يعنى موضوع هر علمى عبارت از چيزى است كه در سرتاسر مسائل آن علم،
از عوارض ذاتى آن چيز بحث مىشود، مثلًا اگر موضوع علم نحو، «كلمه و كلام» باشد،
در مسأله «الفاعل مرفوع»، از مرفوعيت آن و در مسئله «المفعول منصوب» از منصوبيت آن
بحث مىشود. در اين تعريف، دو جهت قابل ملاحظه است: 1- عرض ذاتى چيست؟ 2- آيا علمى
وجود دارد كه موضوعى داشته باشد ولى در آن علم از عوارض ذاتى آن موضوع بحث نشود؟
معناى
عرض ذاتى
در
تركيب «عرض ذاتى» كلمه «ذاتى» به عنوان صفت براى «عرض» است و «ذاتى» در اينجا غير
از «ذاتى» مورد بحث در منطق است. [2] «عرض ذاتى» مقابل «عرض غريب» است.
[3]
صُوَر
عرض:
[1]- تهذيب المنطق، للتفتازاني: مبحث أجزاء
العلوم. و شرح الشّمسيّة، ص 22.
[2]- در بحث كليات خمس در منطق، «ذاتى» مقابل
«عرض» است و جنس و نوع و فصل به عنوان «كلّى ذاتى» و عرض عام و عرض خاص به عنوان
«كلّى عرضى» ناميده مىشوند.
[3]- تقسيمات ديگرى چون عرض لازم و مفارق، عرض
لازم بيّن و غير بيّن، بيّن بالمعنى الأخص و بالمعنى الأعم نيز براى عرض وجود دارد
كه ارتباطى به بحث ما ندارد.