نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 568
آيتاللَّه
خويى «دام ظلّه» نيز اشكال استاد خود- مرحوم نائينى- به مرحوم آخوند را پذيرفته
است. [1]
جواب
اوّل از كلام مرحوم نائينى
محقّق
عراقى رحمه الله در جواب اشكال فوق فرموده است: لفظى
كه در باب وضع، مقابل معنا قرار مىگيرد غير از لفظى است كه در مقام استعمال، در
معنا استعمال مىشود. آنچه در استعمال مورد لحاظ تبعى و آلى قرار مىگيرد، شخص
لفظى است كه از دهان مستعمِل بيرون مىآيد، نه كلّ الفاظ او در جاهاى ديگر. و آنچه
مورد لحاظ استقلالى قرار مىگيرد، عبارت از معناست. مستعمِل، شخص لفظ «انسان»- كه
از دهان او بيرون مىآيد- را مورد لحاظ تبعى قرار مىدهد و به نوع لفظ «انسان» در
موارد مختلف، كارى ندارد. بله، ممكن است در جايى به «انسان» هم لحاظ استقلالى
تعلّق بگيرد، مثل اينكه از كسى بپرسند: انسان به چه معناست؟ در اينجا «انسان» مورد
لحاظ استقلالى است. ولى در باب وضع- حتى در وضعهاى معمولى- وقتى پدر مىگويد: من
نام فرزندم را «زيد» قرار دادم، شخص لفظ «زيد»- كه از دهان او بيرون مىآيد- را
اسم براى اين مولود قرار نداده بلكه نوع لفظ را لحاظ كرده است يعنى هركس «زيد» را
بگويد و هر استعمالكنندهاى كه بخواهد لفظ «زيد» را استعمال كند و هركس بخواهد
نام اين فرزند را ببرد، نام «زيد» را مىبرد. و خلاصه اينكه: در مقام وضع، آنچه كه
طرف عُلقه و ارتباط وضعى واقع مىشود، شخص لفظى كه از دهان واضع خارج شده نيست.
اگر چنين بود، وضع در مورد ديگران مطرح نبود و فقط در مورد واضع اوّل، مطرح بود
يعنى لفظ «انسان» فقط در مورد واضع اوّل- آنهم در استعمال واحد- دلالت بر معنا
داشت. در حالى كه اينگونه نيست. واضع، وقتى مىگويد لفظ «انسان» را براى «حيوان