نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 510
شده
معناى بسيط انسان است. و با همين مسئله، معناى حقيقى براى ما روشن مىشود معناى
حقيقى آن معنايى است كه هنگام تجزيه و تحليل عقلى، جنس آن به حيوان و فصل آن به
ناطق رجوع مىكند. بنابراين، عدم وجود اتّحاد بين معناى بسيط و معناى مركّب، مانع
از صحّت حمل نيست. يعنى درحقيقت، وقتى ما «الحيوان الناطق» را موضوع قرار مىدهيم،
وصف تركّب را از آن جدا مىكنيم و اگر چنين كارى را انجام ندهيم، نمىتوانيم قضيّه
حمليّه تشكيل دهيم زيرا در چنين صورتى، حمل، صحيح نخواهد بود. و ما بايد صحّت حمل
را درست كنيم تا بتوانم از آن به عنوان يك علامت، استفاده كنيم. بنابراين، كلام محقّق
عراقى رحمه الله قابل قبول نيست و ما اگر از اشكال قبلى صرفنظر كنيم مىتوانيم
صحّت حمل را به عنوان علامتى براى حقيقت بپذيريم.
راه
سوّم براى شناخت معناى حقيقى اطّراد
آخرين
علامتى كه در رابطه با حقيقت و مجاز ذكر شده، اطّراد است. اطّراد، علامت حقيقت و
عدم اطّراد، علامت مجاز است. تعريف اطّراد: مرحوم آخوند- با اينكه مسأله تبادر و عدم صحّت سلب را تعريف كرد-
تعريفى براى اطّراد ذكر نكرده است بلكه فقط فرموده است: اطّراد، علامت حقيقت و عدم
اطّراد علامت مجاز است. [1] براى اطّراد، تعاريف مختلفى مطرح شده است ولى بهنظر مىرسد بهترين
تعريف، تعريف محقّق اصفهانى رحمه الله در حاشيه بر كفايه است. ايشان هم اطّراد را
معنا كرده و هم آن را به عنوان علامتى براى حقيقت پذيرفته است.