نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 464
در
نتيجه دليل شما با مدّعا تطبيق نمىكند. مدّعا، دخالت اراده در موضوع له است و
دليل، تضيّق وضع است. يعنى در صورت عدم اراده، وضعى وجود ندارد و در صورت اراده،
وضع وجود دارد ولى آيا اراده چه نقشى در موضوع له دارد؟ دليل شما برآن دلالت
نمىكند.
بيان
مرحوم آخوند در ارتباط با كلام عَلَمين
مرحوم
آخوند از عَلَمين (شيخ الرئيس و خواجه نصير الدين طوسى) نقل كرده كه آنان گفتهاند:
«الدلالة تابعة للإرادة»، يعنى دلالت، فرع اراده است و به دنبال اراده تحقّق پيدا
مىكند. [1] كسانى كه اراده را در معناى موضوع له
دخيل مىدانند خواستهاند كلام اين دو بزرگوار را به عنوان دليلى براى مدّعاى خود
قرار دهند به اين بيان كه اگر اراده، دخالت در موضوع له داشته باشد، مىتوان گفت:
«الدلالة تابعة للإرادة»، زيرا اگر اراده نباشد معنا كامل نشده است، يا جزء آن
ناقص است و يا قيد آن و در نتيجه دلالتى براى لفظ بر معنا نيست. ولى اگر اراده،
وجود داشته باشد مىتوان گفت: دلالت، تحقّق دارد، زيرا با وجود اراده، معنا كامل
شده است. قائلين به دخالت اراده در معناى موضوع له مىگويند: كلام عَلَمين، توجيهى
غير از آنچه ما گفتيم ندارد. مرحوم آخوند، در جواب از اين استدلال فرموده است: هر
لفظى- اگرچه مفرد باشد- داراى دو دلالت است: دلالت تصوريّه و دلالت تصديقيه. مثلًا دلالت تصوريّه در مورد لفظ «زيد» اين
است كه با شنيدن اين لفظ، ذهن سامع به معناى آن منتقل
[1]- شيخ الرئيس رحمه الله مىفرمايد: «ذلك لأنّ
معنى دلالة اللفظ هو أن يكون اللفظ اسما لذلك المعنى على سبيل القصد الأوّل» رجوع
شود به: الشفاء، قسم المنطق، ج 1، المقالة الاولى، الفصل الثامن، ص 42 و علامه
حلّى رحمه الله از استاد خود محقق طوسى رحمه الله نقل كرده: «إنّ اللفظ لا يدلّ
بذاته على معناه بل باعتبار الإرادة و القصد». رجوع شود به: الجوهر النضيد في شرح
التجريد، ص 4
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 464