نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 378
اعتبار
محقّق سازيم. ولى ممكن است مشهور بگويند: «در باب طلب، نمىتوان ملتزم به انشاء شد
و همان گونه كه انشاء در رابطه با ماهيت انسان معنا ندارد و كسى نمىتواند ماهيت
انسان را انشاء كند، در رابطه با طلب نيز كسى نمىتواند ماهيت طلب را انشاء كند.
طلب- همانند انسان- داراى وجود خارجى و وجود ذهنى است و چنين چيزى قابل انشاء
نيست. بنابراين، اشكال دوّم در صورتى بر مشهور وارد است كه مشهور، مفهوم طلب را
قابل انشاء بدانند، در غير اين صورت اشكال وارد نخواهد بود.
2-
نظريه محقّق خراسانى رحمه الله
محقّق
خراسانى رحمه الله مىفرمايد: غير از وجود ذهنى و وجود خارجى و وجود لفظى و وجود
كتبى، وجود ديگرى به عنوان «وجود انشائى» نيز داريم.
وجود انشائى عبارت از اين است كه لفظى در معناى خود استعمال شود ولى هدف
استعمالكننده اين باشد كه آن معنا به نفس همين استعمال تحقّق پيدا كند.
مثل
اينكه شما لفظ «بعتُ» را در معناى خودش استعمال كنيد و هدفتان اين باشد كه آن
معنا- يعنى تمليك- به نفس همين استعمال ايجاد شود، البته نه در واقع، بلكه ايجاد
شود به وجود انشائى. مرحوم آخوند گويا مىخواهد بفرمايد: وجود انشائى، مانند ملكيت
و زوجيت است.
يعنى
همان گونه كه ملكيت، امرى اعتبارى و قائم به غير است، وجود انشائى نيز امرى
اعتبارى است، مثلًا وقتى «بعتُ» مىگويد، يك چيزى وجود انشائى پيدا مىكند كه
عبارت از ملكيت مبيع نسبت به مشترى است ولى اينگونه نيست كه هميشه به دنبال وجود
انشائى، اثر مترتب شود، در مورد بيع غاصب، وجود انشائىِ معناى بيع تحقّق پيدا كرده
است ولى اعتبار ملكيت تحقّق ندارد چون عقلاء و شارع چنين اعتبارى نمىكنند.
ولى
همين عقلاء و شارع، وجود انشائى را اعتبار مىكنند و مىگويند: وجود انشائى به
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 378